سورمه

سورمه
سورمه نام شخصیت زنِ کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی است که من اینجا آن را قرض می گیرم.
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برابری» ثبت شده است

همانطور که در خیابان‌های شهر هنوز مردانی هستند که برای زنان پیاده مزاحمت ایجاد می‌کنند، مردان راننده‌ای هم هستند که از هر فرصتی برای آزردن زنان راننده استفاده می‌کنند. برای آنها پیچیدن با سرعت جلوی ماشین خانم‌ها کار لذت‌بخشی است، به نظر آنها برای رد شدن از تقاطعی که چراغ قرمز ندارد، احتیاط لازم نیست و برای همین احتیاط زنان برای عبور را مسخره می‌کنند، چراغ و بوق زدن پشت سر خانمِ راننده هم برای اینها ابزاری است که راننده خانم را با سرعت پایینش از سر راه بر دارند و تندتر برانند.

بر اساس آمار پلیس، زنان به رعایت قانون در رانندگی مقیدتر هستند، آرامش بیشتری دارند و آمار تخلفات و تصادفات از سوی آن‌ها خیلی کمتر است. اما رانندگی کردن آن‌ها همیشه زیر سوال است و رانندگان مرد زیادی هستند که فکر می‌کنند زنان با احتیاط کردن، رعایت قانون یا احترام به عابران پیاده حق دیگران را می‌دزدند و خودشان را به کاری مردانه تحمیل می‌کنند.

سرهنگ عین‌الله جهانی - معاون اجتماعی و فرهنگ ترافیک پلیس راهور نیروی انتظامی - برخلاف این تصور، رانندگی زنان را تحسین می‌کند و معتقد است آن‌ها رانندگان بهتری هستند.

متن کامل را اینجا بخوانید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۵۶
سورمه

جریان نیلوفر اردلان خارج از بحث مزخرف بودن و ضد زن بودن قوانین ایران، خیلی جریان جالبی است. جالبیش به اعلام این قضیه در رسانه های عمومی و شبکه های اجتماعی برمی گردد. اینکه این زن از اعلام چنین اتفاقی نترسید و اینکه روز به روز ترس زن ها در به دست آوردن بدیهی ترین حقوق انسانیشان می ریزد و این خوب است.
جالبتر از آن نظرات مردها در شبکه های اجتماعی است. کاری با واقعی بودن یا نبودن این نظرات واینکه اگر این مردان در جایگاه همسر نیلوفر اردلان بودند ندارم، اما کمتر دیده بودم که مردان در شبکه های اجتماعی اینطور با تصمیم هم جنسشان مخالفت کنند.
از همه اینها که بگذریم، مجریان محترم صدا و سیما یکی بهتر از دیگری از آب در می آیند و اسم این را نمی دانم چه می شود گذاشت یا چه نتیجه ای می شود ازش گرفت. شاید نشان دهنده هیچ چیز نباشد غیر از اینکه امروز زن ها کمتر سکوت می کنند و این مردان هم دسته ای از مردان همین جامعه هستند که البته بیشتر در تیررس افکار عمومی قرار دارند، و گرنه فکر نمی کنم صدا و سیما برای جمع کردن چنین مردانی دور هم آزمون گرفته باشد!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۴۳
سورمه

خیلی خوب است که به سمتی رفته ایم که درباره آزارهای جنسی در این دیار می نویسیم. خیلی خوب است که بعضی هامان یاد گرفته ایم داد بزنیم به جای سکوت، سیلی بزنیم به جای برخود لرزیدن. 


همین چند وقت پیش بود که به مامان گفتم: «اگه اون وقتا که نوجوون بودیم یادمون می دادین به جای سکوت هرکی متلک انداخت بزنیم تو گوشش تا حالا پسرا یاد می گرفتن متلک اندازی کار خوبی نیست». گرچه از نسل مادرهامان چه انتظاری هست؟ آنها که از مادرانشان یاد گرفته بودند زن خوب یعنی زن بی اعتراض، حرف شنو، مطیع و نجابت یعنی هر کس هربلایی سرت آورد تو دم فرو ببند که نگویند کرم از درخت است.


اما گویا به نسلی رسیده ایم که یک چیزهایی را نمی تواند بپذیرد و اولینش همین تعریف هاست از خوبی و نجابت و زنانگی و این آنقدر خوب است که می شود برایش جشن گرفت. امیدوارم آرام آرام همه چیز را تغییر دهیم، البته در کنار آن دسته از مردانمان که حمایتشان همیشه باعث دلگرمی است. تلخ است که حکومت هنوز با ون های بزرگ ما را می برد و نمی فهمد عیب از کجای کار است. اما آرامش دهنده است وقتی که دختری را جلوی چشمان پیرمرد بلیت فروش ایستگاه اتوبوس سوار ون می کنند، بلند می گوید «آخه این دیگه باید چی بپوشه که کاریش نداشته باشید، مردم آزارها». 


این بلند شدن صداها، این فهمیدن ها، این شکستن سکوت ها، وسط اینهمه زشتی و ظلم، حال آدم را قدری خوب می کند. گرچه راه درازی در پیش است.


انگیزه ام برای نوشتن این پست:


این درد مشترک


آن گوشه دنیا که دخترهای مو بور نداشت


باشد که دیگر از این گه ها نخورند

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۴
سورمه

جایی که دوسال است در آن کار می کنم مردانه ترین محیطی است که تا به حال درش کار کرده ام و به نتیجه ی ادبیاتی_اجتماعی ویژه ای رسیده ام. 
می خواهم پیشنهاد کنم به جای واژه ی خاله زنک از این به بعد از واژه عمو مردک استفاده شود. واقعن درست تر و دقیق تر است و البته جدی تر. در این مدت فهمیده ام که اگر زن ها راجع به موضوعات پیش پا افتاده غیبت می کنند یا حتا دروغ می سازند اما مردان بسیار جدی تر، هدف مندتر و بی رحمانه تر این کار را انجام می دهند، چنان که از بیخ و بن تخریب شوید. اینکه چرا این اتفاق می افتد واقعن به پژوهش نیاز دارد اما حدس من این است که مردها زن هراسی شدیدی دارند. اینکه این زن هراسی فقط در ایران است یا در جاهای دیگر  هم یافت می شود، باز هم نیاز به پژوهش دارد و اینکه واقعن در جامعه ای که مردها به دلیل مرد بودن از رانت ویژه ای برخوردارند چرا اینهمه از زنان می ترسند و با کوچکترین موفقیتی از جانب یک زن مستقیم و غیر مستقیم به او می تازند باید مورد بررسی قرار بگیرد.
جالب است که بعد از صحبت درباره این تجربه با یکی دو تا از دوستانی که آنها هم در محیط های مردانه کار می کنند با تجربه های مشابهی روبرو شدم که این سوال را پررنگ تر می کند که با اینهمه فراوانی حسادت و رفتارهای مخرب بین مردان، چطور است که هنوز ما برای این خصلت ها از صفات زنانه استفاده می کنیم و تا حد زیادی هم به زنانه بودنشان باور داریم. 
البته بهترین واژه همیشه واژه ایست که بار جنسیتی نداشته باشد چون واقعیت این است که صفت های شخصیتی در هر جنسی می توانند یافت شوند. اما واقعن چه شد که واژه خاله زنک به وجود آمد در حالی که این صفت به طرز غریبی در مردان یافت می شود و بسیار هم قوی و آسیب رسان است.

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۵۷
سورمه

بیشتر دیروز را به این فکر می کردم که کاش به جای همه چیزهایی که در زندگی ما زن ها رویش تاکید شده است کمی روی پول درآوردن و داشتن استقلال مالی تاکید می شد. کاش بهمان می گفتند دختر جان اول مستقل شو و بعد هر کار خواستی بکن. خواستی عاشق شو یا ازدواج کن یا خوشگل باش یا خانوم باش یا هر چیز دیگری ولی قبلش یاد بگیر پول دربیاوری و برای خودت یک خانه داشته باشی. یاد بگیر فقط روی خودت حساب کنی. نه به خاطر اینکه مادر و پدر دوستت ندارند، یا اگر فردا عاشق شدی نمی شود روی کمکش حساب کنی، یا دوستی دور و برت نیست، نه! حتا اگر بهترین خانواده، بهترین معشوق، بهترین دوست ها را داشتی، یاد بگیر و فقط روی خودت حساب کنی چون زندگی پیش بینی ناپذیر است و در این مسیر خیلی چیزها یاد خواهی گرفت و احساس قدرت خواهی کرد و خواهی فهمید که وقتی بتوانی به خودت تکیه کنی دیگر دلیل دوست داشتن آدم ها فقط آدم ها خواهند بود نه متعلقاتشان، نه احساس وابستگی، نه احساس ضعف، نه به دست آوردن چیزهایی که نداری و کس دیگری باید برایت به دست بیاورد. 
می دانید، من این نظریه را خیلی قبول دارم که عامل وضعیت بد زنان را وضعیت اقتصادیشان می داند. خانواده ها با تربیتشان، جامعه با فشارش و همه آموزه هایی که زن را برای خانه و مرد را برای بیرون تربیت می کنند، در حال خیانت به زنان هستند. واقعیت این است که فردی که برای بیرون رفتن از خانه، کار کردن، پول در آوردن و مالک بودن تربیت می شود در آینده ثروتمندتر از کسی است که برای هیچکدام از اینها تربیت نشده است. و اینطور است که مردها در جهان ثروتمندتر از زن ها هستند و زن ها هر روز فقیرتر می شوند و از خودشان دارایی و املاکی ندارند. حتا زنانی که شاغل هستند بیشتر داراییشان را خرج وسایل مصرفی می کنند و به دنبال خرید ملک یا سرمایه گذاری نیستند چون یادگرفته اند که اینها وظیفه کس دیگری است و آنها فقط باید آنچنان از نظر اجتماع مطلوب باشند که آن کس را به دست بیاورند. به همین دلیل است که زنان سرپرست خانوار جز آسیب پذیرترین اقشار جامعه ما هستند چون هرگز در جامعه ما زنی را برای نداشتن مرد آموزش نداده اند. همیشه زن موجود ناقصی بوده که برای رسیدن به زندگی مطلوب به مرد نیاز داشته و مرد سایه ای داشته که اگر نباشد مشکلات زن هر روز بزرگتر و بزرگتر می شده.


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۵۲
سورمه

ژن ها بیش از آن که نقش تعیین کننده داشته باشند نقش هدایت کننده دارند و محیط در تمام این فرایند حضور دارد. به دلیل وجود همین پیچیدگی هاست که بسیاری از اندیشمندان به جای نظریه زیستی از نظریه نظام دینامیک استفاده می کنند که در واقع به پویایی فرایند شکل گیری اشاره کرده و پویایی های موجود در نظام های محیطی که در شکل گیری شخصیت تاثیر دارند را در نظر می گیرد. برای نمونه معمولا این ادعا مطرح می شود که پسران به شکل فعال تری نسبت به دختران فعالیت می کنند این در حالی است تحقیقات نشان می دهد که مساله بیش از این که الگوهای فعالیت فرزندان باشد این است که بسیاری از پدران و مادران به شکل فعال تری با پسران خود بازی می کنند ضمن این که وسیله های استفاده شده در بازی های پسران نیز از بازی های دختران متفاوت است.

از مقاله فمینیسم و دغدغه علمی بودن


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۴۶
سورمه

اینکه مردم روز دختر را به یکدیگر تبریک می گویند و به معنیش فکر نمی کنند ناراحت کننده است. مردمانی هستیم که بدون فکر هر چیزی را می پذیریم و به پیشینه و مفهومش هیچ توجهی نمی کنیم.


لینک مرتبط:
درباره روز دختر در خرمالوی سیاه

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۰۴:۳۱
سورمه

جالب است که وقتى راجع به رفتن از ایران حرف مى زنم اطرافیان خود را موظف مى دانند بهم یادآورى کنند که تنها نیستم و ازدواج کرده ام. گویا نگرانند این موضوع را فراموش کرده باشم!
به نظرتان اگر مرد متاهلى بودم که مى خواست از ایران برود برخوردها چگونه بود؟ 


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۰۲:۵۹
سورمه

ازم می پرسد در این جمع کسی هست که موقعیتش شبیه تو باشد. این را درباره جمعی می پرسد که دوست داشتم باهاشان بروم سفر. جمع همکلاسی هایم که شش ماه باهم دوره راهنمایان گردشگری را گذرانده ایم و روزهای خوشی داشته ایم. برنامه گذاشته اند که بروند مسافرت و من نتوانستم باهاشان بروم به دلیل مسافرت دیگری که برایم الویت داشت. داشتم براش اینها را تعریف می کردم و می گفتم دوست داشتم سفر بعدی را باهاشان بروم چون خیلی بهشان خوش گذشته بود دفعه قبل. اینها را که گفته بودم این سوال را پرسیده بود که در این جمع کسی هست که موقعیتش شبیه تو باشد. وقتی این سوال را پرسید چیز خاصی به ذهنم نرسید، احتمالن سوالش را خوب نفهمیدم. فکر می کنم شاید منظورش گرفتار بودن و شاغل بودن است یا نهایتن متاهل بودن. خوب در این جمع آدم های شاغل و گرفتار و متاهل داریم. می گویم آره هست. بعد واضح تر می پرسد که زن متاهل تنها توی این جمع هست و من می گویم که نه. مرد متاهل تنها هست ولی زن متاهل تنها نه. از سوالش ناراحت شده ام. حس می کنم بهم توهین شده است. خوب من زن متاهلی هستم که ممکن است با جمعی تنها بروم سفر چون همسرم همیشه این امکان را که با من باشد و سفر کند ندارد به خصوص اینکه دوست ندارد با آدم هایی که نمی شناسد جایی برود. حالا به همه این دلایل چون من زن تنهای متاهل هستم نباید سفر بروم؟ اگر زن مجرد تنها بودم هم لابد کسی بود این سوال ها را ازم بپرسد.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۶
سورمه

نمی دانم این چه نیازی در بعضی مردهای ماست که از صبح که از خواب بیدار می شوند باید زن های دور و برشان را بکوبند. خیلی زیاد می بینم که بعضی مردها از هر فرصتی استفاده می کنند تا زن ها را کاملن زیر سوال ببرند و از جامعه و کار و زندگی بیندازند بیرون. البته حکومت هم همیشه در صدد این امر بوده است. از ممنوعیت تماشای والیبال برای زنان تا عدم استخدام آنها در بسیاری از مشاغل و سهمیه بندی کردن رشته های دانشگاهی تلاش روشن حکومت برای بیرون ریختن زن ها از اجتماع بوده است و شاید این تلاش های واضح  اینطور باعث گستاخ تر شدن برخی از مردهای ماست.


جایی که در آن کار می کنم یک کارخانه است با حدود 2000 نفر پرسنل که اکثرشان مرد هستند. این کارخانه یک مهدکودک دارد برای نگهداری از بچه های پرسنل زن. بچه ها 20 نفر هستند و امکانات مهد بسیار کم و محدود است. تنها پرسنل کارشناس به بالا حق استفاده از مهد را دارند و زنان کارگر از چنین حقی برخوردار نیستند. با همه این اوصاف مردانی در مجموعه هستند (از جمله رییس مهدکودک) که هر جا می نشینند از لزوم بسته شدن این مهد حرف می زنند. حرفشان این است که چه لزومی دارد ما مهدکودک داشته باشیم، زن باید بنشیند خانه بچه اش را بزرگ کند و در نهایت به اینجا می رسند که اصلن چرا ما باید زنان را استخدام کنیم که بعد برایشان مهد دایر کنیم؟ با وجود اینهمه مرد بیکار اصلن استخدام زنان اشتباه است.


در تاکسی یا حتا ماشین دوست و آشنا و فامیل تا زنی در خیابان بد رانندگی می کند این جمله آشنا به گوش می رسد که زن ها اصلن باید بنشینند خانه و رانندگی را چه به زن. آخرین بار این را از مردی توی تاکسی شنیدم که می گفت بهترین قانون عربستان ممنوع کردن رانندگی برای زن ها بوده است.


دو هفته است می روم کلاس زبان. معلم کلاس از هیچ شوخی ضد زنی فرو گذار نمی کند. از اینکه حتمن ضمیر she  را برای منشی به کار ببرد و ضمیر he را برای دکتر و بپرسد «مگر دکتر زن هم داریم» یا وقتی کلمه مادر شوهر را به انگلیسی به کار می برد بگوید «که روی سرتان جا دارد» یا بهترین شغل را برای زنان خانه داری بداند و بگوید فقط مرد ایرانی می تواند ماها را تحمل کند تا خیلی چیزهای ریز و درشت دیگر.


من ندیده ام زن ها با این ممارست و پیوستگی مردها را تحقیر کرده باشند و گریه آور این است که گاهی زن ها هم به این حرف ها بها می دهند یا به این شوخی ها می خندند.
می توانم تاثیر تربیت در خانواده و جامعه مردسالار را درک کنم اما شاید انتظار مقاومت و آگاهی بیشتری در برابرش دارم.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۷
سورمه