اگر فیلم فروشنده را ندیده اید این مطلب داستان را لو دهد.
این قسمت از حرف های فرهادی در
مصاحبه اش درباره فیلم فروشنده و سیلی عماد را خیلی دوست داشتم:
مصاحبه کننده: من بعد از دیدن فروشنده مدام از خود میپرسم راهحل چیست و عماد در آن موقعیت چه باید میکرد؟ که هم واقعی باشد و هم به لحاظ اخلاقی قابل قبول آیا باید شدت بیشتری از یک سیلی زدن از خود نشان میداد یا نه باید همان سیلی را هم نمیزد؟
فرهادی: بگذارید خاطرهای تعریف کنم. برای تحقیق روی فیلمنامهای به زندان سنت کونتین در آمریکا رفته بودم. یکی از مسئولان زندان جاهای مختلف را نشان میداد و توضیحاتی ارائه میکرد. اصرار کردم اتاق اعدام را ببینم. به اتاقی رفتیم که یک محفظه شیشهای و دو صندلی داخل آن در وسط اتاق واقع شده بود. جایی بود که افرد را در آن اعدام میکردند. اعدامیها را روی صندلی میبستند و شیر گازی را باز میکردند تا منجر به مرگ اعدامی شود. مردی که به عنوان راهنما توضیح میداد گفت چند روش برای اعدام وجود دارد. مثل تزریق سم کشنده، اعدام با همین اتاقک شیشهای و یکی دو روش دیگر که الان یادم نیست و این اعدامیست که خود انتخاب میکند با چه روشی اعدام شود. از ما پرسید اگر به فرض قرار باشد اعدامتان کنند ترجیح میدهید که با کدام یک از این روشها کارتان تمام شود .هرکس روشی را انتخاب کرد، یکی گفت تزریق، یکی گفت اتاق گاز، مرد توضیح داد که این سوال را از اعدامیهاهم قبل از اعدام میپرسند. اما در واقعیت پاسخ این سوال را غالبا نمیدهند. با تعجب پرسیدم چرا؟! گفت: همین که شیوه اعدامشان را انتخاب کنند به معنای آن است که تا اینجای قضیه و حکمی که دربارهشان صادر شده را قبول دارند و حالا بحث فقط سر شیوه انجام آن است. آنها غالبا جواب نمیدهند چون صورت مسئلهشان شیوه اعدام نیست بلکه به پیش از این لحظه معترضند. برگردم به سوال شما و بعضی دیگر که پس از دیدن فیلم می پرسند. خندهدار و همزمان غمانگیزست جای آنکه مسئله این باشد که چرا اساسا افراد چنین مسیری را طی میکنند تا به این نقطه برسند ما درگیر این میشویم که با چه شیوهای خاطی مجازات شود. مسئله اصلیتر آن است که چرا آن مرد با موی سفید در این سن همچنان نیازمند رابطه جنسی بیرون از چارچوب خانواده است و راه پیش پای چنین فردی چیست. مسئله این است که طی چه شرایطی عماد ناچار میشود این مسیر را برای مجازات انتخاب کند. وقتی درباره شیوه برخورد عماد به عنوان مسئله اصلی صحبت میکنیم انگار پذیرفتهایم این اتفاقها در جامعه به طور طبیعی هست و راهحلی نیست حالا دعوافقط برسر شیوه برخورد است. راهحل پاسخ و پیدا کردن چرایی وجود چنین موقعیتهای در اجتماع است. به جای اینکه به دنبال راهحل و پیششنهاد برای عماد باشیم باید فکر ی برای صورت مسئلههای پیش از سیلی عماد کرد.