سورمه

سورمه
سورمه نام شخصیت زنِ کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی است که من اینجا آن را قرض می گیرم.
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۱۳ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

علیرغم آنچه دوست داریم باور کنیم، جنس زن در گونه بشر برای عشق ورزیدن به فرزندانش طراحی نشده است: این کودک است، و نه مادر، که به نیاز شدید برای زنده ماندن مجهز شده و تکامل یافته است. تخمین زده می شود که نیمی از ما ، کمتر یا بیشتر، شانس بزرگی آورده ایم و مادرانی بین «عالی» تا «به اندازه کافی خوب» را در قرعه برده ایم. نه به آن معنا که این مادران کاملند - بشر جایزالاخطاست-  یا هیچکدام از موارد ذکر شده در این مقاله را گاهی از خود بروز نمی دهند. اینها اتفاق می افتند اما طرح دائمی زندگی آنها نیستند.


اما برای آنها که در این لاتاری نبرده اند امید و شفا وجود دارد.

برای آنها که به خوبی متوجه موضوع نشده اند: لطفن خوب گوش دهید و این دختران را قضاوت نکنید چون آنها آنچه که دوست دارید درباره مادری و مادر شدن باور داشته باشید را به چالش خواهند کشید.

قسمتی از مقاله

8 Types of Toxic Patterns in Mother-Daughter Relationships

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۳:۲۴
سورمه


دوستان نمی دانم خبر دارید یا نه ولی متاسفانه موزه عروسک های ملل مدتی است که مکان خودش را از دست داده و به سرنوشت نامعلومی دچار شده است.

 موزه عروسک های ملل در مدت کوتاهی که فعالیت داشته یکی از خلاق ترین و فعال ترین موزه های ایران بوده است و به خصوص برای کودکان فضای فوق العاده ای را ایجاد کرده بود که کمتر جایی در حال حاضر مانند آن در کشور وجود دارد.

موزه عروسک های ملل ما و بچه ها را با گذشته و فرهنگ خودمان و همین طور با داستان ها و فرهنگ های دیگر کشورها  از طریق عروسک ها آشنا می کرد. اما متاسفانه حمایت نشد.

حالا گروهی از دوستداران موزه عروسک های ملل که دوست نداشتند دست روی دست بگذارند و از بین رفتن یکی از بهترین موزه های ایران را ببینند، در یک گروه تلگرامی دور هم جمع شده اند تا تلاش کنند و باری از دوش موزه بردارند.

 اگر دوست داشتید از طریق لینک تلگرام وارد گروه شوید و کمک کنید یا اگر به هر دلیلی نمی توانستید یا نمی خواستید لطفن پیام زیر را برای کسانی که فکر می کنید ممکن هست کمک کنند بفرستید. ممنونم.



یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم

اب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم


خبر تعطیلی موزه عروسک ها جایی که دو سال محلی برای گسترش فرهنگ ودوستی بود جایی که از کوچک و بزرگ رو پر از شگفتی می کرد جایی که اگه هر هفته هم بهش سر میزدی توش یه خبر نو و یه اتفاق جدید بر پا بود

و همچنین حضور تک تک شما مهربانان و پیام های پر مهرتان در این چند روز ما رو بر این واداشت که این جمع پر مهر شما می تونه آخرین پناه موزه باشه و سرآغاز یک اندیشه .

و تلاش مون میتونه با اتکا به کار جمعی و هم افزایی حرکت مشارکتی جراتی برای بیان کارهای تازه بده و باعث بشه از سر نا امیدی و خستگی سوال های یاس انگیز نکنیم .

در زیر دو مورد خیلی فوری را که می توانیم در آن سهیم شویم تا هر کدوم به سهم خودمان قدمی در جهت حمایت موزه ی عروسک های ملل برداریم ، می نویسم. فکر می کنم با همفکری و همراهی شما عزیزان، موارد بسیار دیگری رو بشه بهش اضافه کرد و قدمهایی رو در جهت پیدا کردن یه خونه جدید برای عروسکها برداشت :

١) در اختیار دادن خانه ایی بزرگ حداقل سه سال برای موزه عروسک ها ی ملل و کودکان این سرزمین

٢)کمک در رهن و أجاره بهای موزه ی عروسک های ملل کمکی از جنس عشق و بلاعوض


لینک عضویت گروه حامیان موزه عروسک ها رو لطفا برای دوستان دیگر هم بفرستید:


https://telegram.me/joinchat/Cr8EqT8Gr06ElgF4cfIoaw


#کمپین_حمایت_از_موزه_عروسک_های_ملل



پیوندهای مرتبط:

موزه عروسک های ملل در آستانه تعطیلی

موزه عروسک های ملل برترین موزه سال 95

عروسک هایی که بی خانمان شدند

 آقایان مسئول جلوی تعطیلی موزه عروسک های ملل را بگیرید


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۵ ، ۰۹:۰۹
سورمه

حتمن تا حالا به گوشتان رسیده که ۱۹ سرباز در تصادف اتوبوس از بین رفتند و ۳ محیط بان در درگیری با شکارچیان کشته شدند. این اتفاقات دل آدم را تا اعماق جان می سوزاند. نه فقط به خاطر ۲۲ نفری که در این سه روز از بین ما رفته اند بلکه به این خاطر که می دانم باز هم این اتفاقات تکرار خواهند شد. یک چیزهایی در مملکت ما دیگر «اتفاق» یا «حادثه» نیست، بلکه رنگ روزمرگی به خود گرفته است. چیزهایی هم جنس مرگ.
برای این مردان وطن که از دستشان داده ایم واژه شهید را به کار می برند. من حس می کنم در این به کار بردن  رنگی از تزویر و دروغ نهفته است چرا که همان هایی که این واژه را به کارمی برند شاید از همه مقصرترند.
چرا مردان جوان ما باید درست وقتی که از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند و پر از امید و آرزو برای آینده اند به بیگاری دوساله کشیده شوند. دوسالی که قرار است ته مانده ی عزت نفسی را که در مدارس تا حد زیادی ازشان گرفته شده به طور کامل ازشان بگیرد. کار بهتری نیست که در این دوسال به اینهمه مرد جوان سپرده شود؟ ما در خیلی از ارگان ها مثل همین محیط زیست کمبود نیرو داریم ولی دریغ. دوسال کار بی مزد، دوسال وقت گذرانی آلوده به تحقیر.
بماند که فرهنگ ما هم انگار اعتراضی به همه اینها ندارد. هنوز این جمله را می شنویم که «باید بروی سربازی تا مرد شوی» انگار آنها که سربازی رفته اند خیلی مرد شده اند و کسی نیست بپرسد که اصلن «مرد شدن» یعنی چه.
در کنار همه اینها و شاید مهمتر از همه فرهنگ رانندگی مان است و همه کلیشه هایی که از «دست فرمون خوب» در ذهن هایمان وجود دارد. در این دیار هر که تندتر برود، لایی بکشد، بیشتر خلاف کند، بیشتر جلوی دیگران بپیچد، دست فرمان بهتری دارد و آنکه با احتیاط تر و قانونمندتر رانندگی می کند راننده خنگ تری است و باعث تصادف! شاید ما امروز دلهایمان سوخته باشد و واقعن ناراحت سربازهای جوانمرگمان باشیم اما در واقع ما همه در این واقعه مقصریم. به دلیل همه اعتراض هایی که به رانندگی های بد نکرده ایم و همه قانون شکنی هایمان. واقعیت این است که استفاده از اتوبوس شخصی برای سربازهای وطن یک عرف است و نه یک اتفاق  یا قانون شکنی که فقط اینبار افتاده باشد. واقعیت این است که اگر حتی یکبار اتوبوس های تعاونی ها را سوار شده باشید، سوار کردن مسافرین بین راهی، چرت های راننده، سبقت های غیرمجاز و سرعت های عجیبشان را دیده اید. اینها جدید نیستند، واقعیت های هر روزه اند، آنقدر عادی که حتی بهشان اعتراض نداریم، پس به خودمان دروغ نگوییم.
درباره محیط بان های مظلوم سرزمینم هم همین ماجرا جور دیگری رخ داده است. سال هاست که خلا قانونی واضحی در اینباره وجود دارد و داعیه داران قانون و عدالت که برای بسیار کوچکتر از این اتفاقات گریبان ها چاک داده اند در این سال ها سکوت اختیار کرده اند. در این سال ها محیط بان های زیادی  نه تنها قربانی شکارچیان که قربانی  قانون و قانونگذاری این مملکت شده اند. محیط بانان اگر به شکارچیان شلیک کنند باید راهی زندان و اعدام شوند و اگر شلیک نکنند خودشان خواهند مرد. این بازی دوسر باخت را فقط شکارچیان برای آنها تدارک ندیده اند، قانون هم شریک جرم بوده است و مایی که سکوت کرده ایم. 
امیدوارم اینهمه تلفات حداقل باعث ایجاد جنبشی «دائمی» تا زمان برطرف شدن خلاهای قانونی  وضعیت محیط بانان و نظارت و رسیدگی بیشتر بر وضعیت سربازان شود. کاش حالا که از جان مردممان هزینه می شود حداقل کمی آگاه شویم. 

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۳:۴۵
سورمه