سورمه

سورمه
سورمه نام شخصیت زنِ کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی است که من اینجا آن را قرض می گیرم.
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خبر» ثبت شده است


خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – مسئولان این کتابخانه این دست‌نوشته را در درون پاکت نامه‌ای که لای کتاب مصور «آستریکس» قرار داشت، یافته‌اند؛ در این نامه عذرخواهی که دست‌خط آن نشان می‌دهد توسط یک کودک نوشته و با نام «جکسون» امضا شده، آمده است: «از این‌که صفحه‌ای از کتاب در اثر افتان از روی تخت‌خوابم پاره شده معذرت می‌خواهم.»
 
«جکسون» هم‌چنین در نامه خود آورده است که به هنگام مطالعه خوابش برده و به همین علت کتاب افتاده است و افزوده است: «قول می‌دهم دیگر تکرار نخواهد شد.»
 
مسئولان کتابخانه گفته‌اند که با مراجعه به کتاب دریافته‌اند که صفحه پاره شده با چسب ترمیم شده بود.

«الیا مک‌لیش»، یکی از کتابدارهای کتابخانه عمومی «تورنتو» می‌گوید: «خیلی وقت‌ها می‌شود که کتاب‌ها با صفحات پاره شده برگردانده می‌شوند اما این‌که یکی، آن هم یک کودک بابت آن عذرخواهی کند خیلی جالب توجه است.»
 
وی می‌افزاید: «ما کاملا درک می‌کنیم که این اتفاق ممکن است برای هر کس بیفتد اما به نظر من، پاره شدن صفحه‌ای از کتاب در اثر به خواب رفتن خواننده آن یکی از بهترین اتفاقات است.»
 
این کتابدار خطاب به «جکسون داولر» 8 ساله تاکید می‌کند: «امیدوارم شب‌های دیگر هم به هنگام خواندن یک کتاب خوب به خواب بروی.»
 
این اقدام این کودک مورد قدردانی مسئولان کتابخانه قرار گرفته و قرار است جایزه‌ای برای او درنظر بگیرند.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۵۹
سورمه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۱۰:۵۴
سورمه



 از آنجاییکه به نظر می رسد خیلی پیوندهای روزانه را نمی خوانید و از آنجاییکه من اصرار دارم بخوانیدشان از این به بعد بعضی ها را می گذارم توی دید تا شاید بیشتر خوانده شوند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۱۰:۴۹
سورمه

صدا و سیما نگاه نمی کنم، بی بی سی هم. توان اینهمه خبرهای بد دستچین شده را ندارم. گاهی ایسنا و مهر می خوانم و از فیسبوک بعضی خبرها را دنبال می کنم که دارم فکر می کنم اینها را هم بگذارم کنار. انقدر حجم خرابی ها زیاد است که حس می کنم در حال منقرض شدنیم.

خانه های قدیمی را به بهانه ها ی واهی که البته پشتش پول های کلان خوابیده هر روز خراب می کنند و کسی به فکر نیست. هر روز از تهران و یزد و شیراز خبر تخریب می آید و لابد ما خواب برج و پنت هاوس می بینیم و اینها برایمان خرابه هایی بیش نیستند. 

بعضی ها برای والیبال دیدن زنان خودشان را خفه کرده اند ولی از اینهمه خبر دزدی ککشان نمی گزد. فراکسیون ضد زنان مجلس به روحانی اعتراض می کند که چرا نرفتن زنان به والیبال را محکوم می کنی ولی یک کلمه راجع به تجاوز به دختربچه ی یازده ساله حرف نمی زند. مردم هم درباره تجاوز هیچ واکنشی نشان نمی دهند، حالا اگر فردا گلشیفته از خودش عکس بگذارد می خواهند فریاد وا اسفا سر بدهند. پیروزی والیبالیست هایمان با تیترها و کارهای احمقانه و نژادپرستانه حضرات کوفتمان می شود.

صدا و سیما گویا تصمیم گرفته هر روز منفور تر از دیروز باشد، دوتا برنامه خوب داشت کلن که در یکیش را تخته کرد. رادیو هفت را می گویم. از تفکیک جنسیتیش که نباید ناراحت باشم،ها؟ عادیست در این مملکت، آنهم صدا و سیما! همه اینها با حرف ها و تصاویر رییس جمهور سابق کامل می شود.

 شاید سر کار هم نرفتم. اضافه کاری ها نیمه قطع است. من که تا مجبور نمی شدم اضافه کار نمی ماندم. اصولن اعتقاد ندارم به اضافه کار. اما آنجا خیلی ها هشت شان گرو نه شان است و مثل من انقدر خوش شانس نیستند که بتوانند به اعتقادشان فکر کنند و  طبق آن رفتار کنند.

 خانوم همکاری دارم که خیلی سواد ندارد. خدماتچی است.  دو تا دختر دارد، شوهرش مرده و سرپرست خانواده است. یک دخترش محصل است و آن یکی لیسانس بیکار و حالا اضافه کاریش نصف شده و می دانید یکی از دغدغه هایش چیست؟ خرج نوار بهداشتیشان. خوشتان نیامد؟ دغدغه ی بی ارزشی است؟ به هرحال بعضی ها خرج نواربهداشتی هم برایشان مساله است. برای خانواده ای که از سه زن تشکیل شده بدون هیچ مردی لابد.

کجا بروم خودم را گم و گور کنم که اینها را نشنوم و نبینم؟ من کبکم، می خواهم سرم را فرو کنم در برف. کجا بروم که برف ببارد؟ 


۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۴ ، ۲۳:۱۶
سورمه