سورمه

سورمه
سورمه نام شخصیت زنِ کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی است که من اینجا آن را قرض می گیرم.
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

صداهای خاموش

چهارشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۲۵ ق.ظ


دوشنبه اولین جلسه درس تاریخ معاصر ایران بود. استاد از قاجارها شروع کرد و راجع به آقا محمد خان، لطفعلی خان زند، کریمخان، گربایدوف و... صحبت کرد.
دبیرستانی بودم که کتاب «خواجه تاجدار» ذبیح الله منصوری را خواندم و وقتی به قسمت لطفعلی خان زند و بلاهایی که آقا محمد خان سرش آورده بود رسیدم کل آن شب را گریه کردم. ولی امروز خیلی به این روایت ها از تاریخ مطمئن نیستم. فکر می کنم خیلی بیشتر باید بخوانم تا بفهمم اینها چقدر درست است. هم راجع به ماجرای آقا محمد خان و هم راجع به گریبایدوف به نظرم همه چیز خیلی یک طرفه است. 
خصوصن مسئله ای که با جریان گریبایدوف دارم «زن ها» هستند. هیچکس به این مساله توجه نمی کند که این زن های ارمنی و گرجی واقعن «می خواستند» ایران باشند یا نه. برای ایرانی جماعت انگار این قضیه اصلن جای سوال ندارد. خیلی از این زن ها اسرایی بودند که خرید و فروش شده بودند و بعد از اتفاقاتی، حالا شده بودند زن فلان مرد ایرانی یا از او بچه دار شده بودند. ناخودگاه یاد زن های ایزدی می افتم که حالا دست داعش هستند. مثلن اگر این زن ها چندین سال بعد بخواهد برگردند به جایی که بودند و مردانشان نگذارند از نظر چه کسی ممکن است اسمش بشود «ناموس پرستی»؟ گرچه فعلن دارم می خوانم و این نتیجه گیری نهایی نیست.

پ.ن: گاهی به شدت فکر می کنم تاریخ یا قسمتی از آن باید به وسیله ی زن ها و بچه ها و اقلیت ها بازنویسی شود. صداهایی در تاریخ انگار هیچوقت به گوش کسی نرسیده است. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۲۰

نظرات  (۵)

ذبیح الله منصوری توی مترجمها و نویسنده ها
شاهین نجفی تو رپر ها
فرج الله سلحشور تو کارگردانها
کلا هر صنفی یه تفاله (بلکه هم بیشتر) پس انداخته
۲۰ خرداد ۹۴ ، ۲۱:۳۲ دانشجو تاریخ
کدوم دانشگاه چه مقطعی هستید؟ کلاس دکتر کلهر بود؟
پاسخ:
دانشجو نیستم.رشته ام روانشناسیه. دوره راهنمایان گردشگرى مى رم. البته تاریخ خیلی دوست دارم، به خصوص دوره قاجار
۲۱ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۹ چهار ستاره مانده به صبح
مبارک است خانه‌ی نو :)
پاسخ:
مرسی، قربانت
به لطف نثر داستان گونه و شیوای ذبیح الله منصوری با خیلی از شخصیت های تاریخی آشنا شدم
چقدر امانتدار متن بوده یا نه ...قضاوت نمیشه کرد مگر با دانش و درک زبان اصلی نویسنده...من ندارم
و چقدر نویسنده های اصلی روایتگر ی صحیحی داشتند....
فکر میکنم باید به گفته باستانی اشاره کنم که میگه اگر می خواهید بدونید چقدر تاریخ روایت صحیحی داره از دونفر که شاهد یک حادثه بودند بگید اون رو روایت کنند...نتیجه رو بارها دیدیم
به هر حال خوشحالم که ذبیح الله منصوری بود
و فکر میکنم مهربانتر باشیم  .....تفاله لغت خوبی نیست برای توصیف یک انسان
 سورمه عزیز
دلتنگی من حدی نداشت برای نوشته هات
خیلی خوشحالم که باز می تونم بخونمت
لطفا بیشتر بنویس 
زیبایی قلمت بیشتر شده و دغدغه هات آدم رو به فکر میبره
باز ممنون که مینویسی


پاسخ:
مرسی عزیزم، خوشحالم که می خونی. همیشه باعث دلگرمی من هستی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">