دیروز همراه یک تور تهرانگردی بودم درباره مصدق. سرپرست گروه تاریخ را برایمان دوره کرد و از تولد تا مرگ مصدق را شیرین و با جزییات برایمان تعریف کرد. یک جاهایی اشکم سرازیر شد از سرنوشت مان. از دسیسه چینی ها و نقشه های عجیب و غریبی که برایمان کشیدند. دیروز که همراه قصه کودتا 28 مرداد و سر مزار کشته شدگان سی تیر بودم فکر نمی کردم چندساعت بعد در کشور همسایه کودتا شود.
گویا کودتا در ترکیه شکست خورده و امیدوارم شکست خورده بماند و باعث مشکلات بیشتر برای ترکیه نشود. برعکس بعضی ها که در همین چندساعت گفتند دلشان خنک شده و اردوغان حقش بود من فکر می کنم اینجور وقت ها نباید انقدر خودخواه بود و به شخصیت ها فکر کرد. باید به مردم آن سرزمین فکر کرد و عاقبتشان. بگذریم از اینکه ناامنی در کشورهای دور و بر ما برای ما هم خوب نخواهد بود.
کودتای 28 مرداد برای مردم ایران آنچنان ناامیدی و افسردگی به همراه داشت و آنچنان اثرات عمیقی گذاشت که هنوز از بین نرفته است و در ناخوآگاه ما باقیست. ما هنوز حق داریم به قدرت های جهان به خاطر آنچه شصت سال پیش بر سر ما آوردند بدبین باشیم. شصت سال یعنی همین چند وقت پیش. یعنی آدم های زیادی دور برمان هستند که آنوقت ها هم بوده اند و بدتر از آن، انگار هنوز خیلی چیزها تغییر نکرده است.
مصدق چون شکست خورد فرصت نشد عملکردش دیده و بررسی بشه. در نتیجه اگه مصدق میموند شد رویای مردم و ازش توی ذهن و تصورا یک حکومت خوب و ایده آل ساخته شد. در حالی که مصدق هم اگه میموند هیچ بعید نبود در نهایت دیکتاتوری حاکم بشه. اوضاع ایران در صورت شکست کودتای 28 مرداد، اگه بدتر نمیشد بهتر هم نمیشد. شکست کودتای ترکیه شاید بتونه به ما یک ایده نزدیک به واقعیت بده از این که اگه مصدق میموند چی میشد.
پاسخ:
به نظرم از خیلی جهات کودتای ترکیه و 28 مرداد قابل مقایسه نیستند. شاید فقط در برخی از جهات ظاهری بشه شباهت هایی پیدا کرد.
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
در حالی که مصدق هم اگه میموند هیچ بعید نبود در نهایت دیکتاتوری حاکم بشه. اوضاع ایران در صورت شکست کودتای 28 مرداد، اگه بدتر نمیشد بهتر هم نمیشد.
شکست کودتای ترکیه شاید بتونه به ما یک ایده نزدیک به واقعیت بده از این که اگه مصدق میموند چی میشد.