سورمه

سورمه
سورمه نام شخصیت زنِ کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی است که من اینجا آن را قرض می گیرم.
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

دکتریِِ خاله خرسه

سه شنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۷، ۰۲:۱۷ ق.ظ

من از دکتر فراریم. دقیقا نمی دونم از کی اینطور شدم ولی به مرور زمان انقدر اعتمادم به دکترها کم شد و برخوردهای بد از سیستم درمانی دیدم که خیلی سخت می رم دکتر. البته عادت بدیه چون به نظرم بهتره به جای فرار از دکتر بگردم و یه خوبشو پیدا کنم. به هر حال این فرار از دکتر باعث شد که سه هفته درگیر سرماخوردگی باشم که شاید خیلی هم بد نباشه و بهتون می گم چرا.
 هفته پیش بالاخره همراه میم که اونم از من گرفته بود دوتایی رفتیم و خودمون رو به درمونگاه چند کوچه بالاتر معرفی کردیم. دکتر یه پیرمردی بود که به نظر مهربون میومد ولی تو این دوره زمونه گول ظاهر مهربون رو نباید خورد. خلاصه دکتر معاینه کرد و نسخه نوشت و گفت آنتی بیوتیک داده و یه آمپول که الان باید بزنم. برای میم هم یه داروهای دیگه داد. 
میم رفت داروها رو از داروخانه گرفت بعد دیدیم برای آمپول من سرنگ ندادن و میم رفت داروخانه که سرنگ بگیره. من یه نگاهی به آمپول انداختم و اصلا آشنا نبود و نفهمیدم این چیه که الان باید بزنم. در نتیجه طبق معمول که چیزی رو نمی دونم رفتم سراغ گوگل. گوگل هم گفت این آمپول، کورتونه. من البته حالم بد بود ولی رو به موت نبودم و البته دوهفته دمنوش نخورده بودم که حالا کورتون بزنم، در نتیجه وقتی میم با سرنگ برگشت گفتم من به جای اتاق تزریقات باید دوباره برم اتاق دکتر. 
از دکتر پرسیدم چرا برام کورتون تجویز کرده و دکتر فرمود به دلیل آبریزش بینی. البته آبریزش بینی ام زیاد بود و سرفه می کردم و حالم خوب نبود ولی بازم به نظرم منطقی نمی اومد. گفتم دکتر کورتون ضرر نداره؟ گفت در این حد ضرری نداره و اینکه من بعد از زدن این آمپول سریع حالم بهتر میشه و توضیح داد مریض های روماتویید مقادیر زیادی کورتون می زنن و چیزیشون نمی شه و من از اینهمه مهربونی دکتر اون رو به شکل یک خاله خرسه بزرگ قهوه ای می دیدم و گفتم به هر حال من این رو نمی زنم اونم گفت که به هرحال بدن خودمه و هر کار دوست دارم می تونم انجام بدم که البته توضیح خوبی بود که آدم نباید اختیار بدن خودش رو به کسی غیر خودش بده، به خصوص این دکتر مهربون که می خواست من سریع خوب بشم.
یادمه یه زمانی در گذشته دکترها غیر از قرص و آمپول یه حرف هایی هم راجع به میوه ها و غذاهایی که برامون خوبه می زدن الان دیگه کلا همه اینها نیست و نابود شده و دکتر فقط به فکر سرعت در درمانه انگار ما در پیست مسابقه ایم و قراره زودتر برسیم به پوکی استخوان و هزار عوارض دیگه ی داروها که البته دکترها انگار نظری درباره شون ندارن و ترجیح می دن به جای عوارض درباره سرعت درمان حرف بزنن که در واقع درمان نیست و نابود کردن علایم بیماریه. 
خلاصه که هربار دکتر رفتن من مساوی با حس بدتری است که نسبت به دکترها پیدا می کنم. چی شد اون موجوداتی که یه زمانی برای کمک به نوع بشر این شغل رو انتخاب می کردن به این موجودات بی مسئولیت و بی تفاوت تبدیل شدن؟

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۷/۱۰/۱۱
سورمه

جامعه

نظرات  (۲)

۱۱ دی ۹۷ ، ۱۱:۵۵ دکتر میم
بنظرم برای سرماخوردگی کلا نباید رفت دکتر! دقیقا همه همینن، دگزا و کورتون و... فقط زود خوب بشی (البته خوب که نه، بیماری توی بدن میمونه، علائم از بین میره) :-/ حالا غیر از ضررهای استخوانی و جذب نکردن کلسیوم و... اینا، یکی از بدی های دیگه ش اینه که بعد از یه مدت که سرماخوردگی رو اینطوری حل بکنی، دیگه بدن حساسیتشو به بعضی ویروسها از دست میده و فکر میکنه دیگه نباید علائمی نشون بده! و این وحشتناکه!
منم خیلی وقته هر دکتری میرم ، همون لحظه ویزیت، تک تک میپرسم که «داری چی مینویسی؟ چرا مینویسی؟ اینو ننویسی...» :-))
بدخطن ، نمیشه بعدا فهمید :-)
پاسخ:
آره... خیلی بد شده. باید بگردم یه دکتر طب سنتی خوب پیدا کنم فکر کنم
دوست من به کورتون آلرژی داره و یا ترکیبات مشابه اش! باعث میشه تشنج کنه! 
و با اینکه شاید آلرژی رایجی نباشه ولی وجود داره! و دکترها حتی زحمت چک کردن و پرسیدن این سوال رو از مریضشون به خودشون نمیدن! و دوست من با علم به این موضوع قبل از تجویز هرگونه آمپولی خودش متذکر میشه که به کورتون آلرژی داره !! مثل ماه پیش که بارها به دکترش اینو متذکر میشه! به مسئول تزریقات هم اینو میگه و ازشون میپرسه که مطمئنن که این امپول ها براش بد نیستن! همه هم میگن خیالت راحت و فکر نمی کنن که مشکلی پیش بیاد! 
دوست من تنها توی قم زندگی می کنه به خاطر کارش! خوشبختانه ماه پیش اون زمان مامانش رفته بوده بهش سر بزنه! و خوب دوستم بعد از تزریق وقتی میاد خونه بهش تشنج دست میده و اگه اون روز مامانش پیشش نبوده و خودش تنها بوده و تشنج میکرده, هیچ کس نبوده که به اورژانس خبر بده و خب تشنج هم چیز شوخی برداری نیست و می تونست اتفاق خیلی بدی بیفته -_- 

پاسخ:
به نظرم به هیچ سیستم درمانی نباید اعتماد کرد در حال حاضر مگر اینکه امتحانش رو پس داده باشه. باید خودمون بشینیم سرچ کنیم داروها رو که چی هستن. حداقل فعلا اوضاع اینجوریه انگار. امیدوارم تغییر کنه‌.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">