سورمه

سورمه
سورمه نام شخصیت زنِ کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی است که من اینجا آن را قرض می گیرم.
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روان شناسی» ثبت شده است

از کتاب ها:

برای خود دیوید هیچوقت قابل تصور نبود که که روزی می تواند برگ زندگیش به این لحظات زیبا ورق بخورد. در کودکی بسیار خجالتی و سربه زیر بود. در زمان کودکی چیزهایی که مورد علاقه او بود برای همسن و سالانش (کسانی که دیوید دوست داشت، مورد تاییدشان باشد)، ارزشمند نبود. در سال های مدرسه وقتی دیگران به او می گفتند این سال ها بهترین سال های عمرت هستند، چیزی توی دلش فرو می ریخت، چون از مدرسه متنفر بود و پیش خودش فکر می کرد وای اگر این روزها بهترین روزهای عمرش باشد پس بقیه اش چه افتضاحی باید باشد.

... کسانی که زندگی های پربارتر و معنادارتری را تجربه می کنند کسانی هستند که همیشه به دنبال یافتن معنایی در دل تلخی ها و ناکامی هایشان هستند. یک ضرب المثل غربی می گوید: انسان دقیقا همانجایی که گنج نهفته شده سکندری می خورد!
برای بسیاری از درونگراها مانند دیوید، دوران نوجوانی همانجایی است که  آنها به شدت سکندری می خورند، دوران تاریک، با اعتماد به نفس پایین و پر از فهمیده نشدن، اما آرام آرام راهشان را پیدا می کنند، و آن دوران می شود بهایی که برای شادی و نشاط فوق العاده ی اینده پرداخته اند.

از کتاب سکوت قدرت درونگرا ها، نوشته سوزان کین، ترجمه نرگس جوادیان، نعیمه اعتدال مهر، انتشارات منظومه نگاران

پ.ن: یکی از بهترین کتاب هایی که در این مدت خوانده ام و حالم را خوب کرده است. 

پیوندهای مرتبط:

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۴ ، ۱۵:۳۴
سورمه


لینک صفحه همایش


پ.ن: اگر درباره اوتیسم نمی دانید اینجا را بخوانید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۰:۳۵
سورمه

ژن ها بیش از آن که نقش تعیین کننده داشته باشند نقش هدایت کننده دارند و محیط در تمام این فرایند حضور دارد. به دلیل وجود همین پیچیدگی هاست که بسیاری از اندیشمندان به جای نظریه زیستی از نظریه نظام دینامیک استفاده می کنند که در واقع به پویایی فرایند شکل گیری اشاره کرده و پویایی های موجود در نظام های محیطی که در شکل گیری شخصیت تاثیر دارند را در نظر می گیرد. برای نمونه معمولا این ادعا مطرح می شود که پسران به شکل فعال تری نسبت به دختران فعالیت می کنند این در حالی است تحقیقات نشان می دهد که مساله بیش از این که الگوهای فعالیت فرزندان باشد این است که بسیاری از پدران و مادران به شکل فعال تری با پسران خود بازی می کنند ضمن این که وسیله های استفاده شده در بازی های پسران نیز از بازی های دختران متفاوت است.

از مقاله فمینیسم و دغدغه علمی بودن


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۴۶
سورمه

«احساس تنهایی» احتمالن یکی از خطرناکترین احساسات آدمی است که می تواند منجر به گرفتن احمقانه ترین تصمیمات زندگی  شود.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۳۰
سورمه

بسیاری از درونگرایان در عین حال «بسیار حساس» هستند، این لفظ ممکن است شاعرانه به نظر برسد، اما در واقع یک اصطلاح روانشناسی است. اگر شما «حساس» باشید بیش از افراد دیگر گرایش دارید که  از شنیدن سونات مهتاب بتهوون یا سخنی زیبا یا رفتاری مهربانانه،  سرشار از لذت شوید. شما احتمالن سریع تر از دیگران از زشتی و خشونت ناخوش می شوید و وجدان قوی تری دارید.

از کتاب Quiet، نوشته Susan Cain

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۵۹
سورمه

در بخش کودکان شهرکتاب مشغول پرسه زدن لابلای کتاب ها بودم. صدای مادری را شنیدم که خطاب به کودک 8،9 ساله اش با تحکم خاصی گفت «من باید کتاب هایی که می خوای بخری رو تایید کنم». چند دقیقه بعد دیدم کودک به خاطر به دست آوردن کتابی که دوست داشت بخرد مشغول گریه کردن و غر زدن به مادر است. مادر با همان لحن جدی برای کودک توضیح داد که نمی تواند به خواسته اش برسد، می تواند همین طور گریه کنند یا با هم به خانه بروند و مدام در حال حرف زدن با کودک و توضیح برای او بود.
خریدم که در بخش کودک تمام شد به بخش بزرگسال رفتم. آنجا باز مادر و کودک را دیدم که اینبار همراه پدر بودند. متوجه شدم مادر وقتی را به کودک در بخش کودکان اختصاص داده و حالا می خواهد وقتی را به خودش اختصاص دهد. اما اینبار کودک به مانتوی مادر آویزان شده بود و مدام نق می زد و می گفت «بریم، بریم».
 از نظر روانشناسی کار درستی است که روی قانونی که برای بچه گذاشته اید پافشاری کنید و حتا اگر با گریه و غرزدن در محل های عمومی بخواهد با شما مبارزه کند از حرف خود کوتاه نیایید البته به شرطی که قبلن به صورت شفاف قانون مدنظرتان را برای کودک توضیح داده باشید. این هم درست است که باید با کودک خود حرف بزنید و مسائل را برای او توضیح دهید البته در صورتی که کودک بتواند به توضیحات شما توجه کند و آنها را بفهمد. این هم خوب است که روی اسباب بازی ها و کتاب های کودک خود نظارت داشته باشید اما بهتر است این نظارت غیرمستقیم باشد. 
باید به کودک آزادی عمل بدهید. نمی شود با بکن نکن کودک را علاقمند، خوشحال و مستقل بارآورد. بایدها و نبایدهای مداوم و بی مورد کودک را لجباز می کند. چه بسا این کودک در آینده علاقه خود را به کتاب از دست بدهد چون هرگز آزادی انتخاب کتاب به او داده نشده. چه بسا در آینده همیشه در انتخاب مردد باشد چون هیچوقت اجازه انتخاب نداشته است.
فضای قسمت کتاب کودک در شهرکتاب برای کودکان مناسب است. حتا اسباب بازی و لوازم نقاشی برایشان در نظر گرفته شده تا اگر دوست داشتند بازی کنند یا نقاشی بکشند. شاید می شد مادر به جای چسبیدن به کودک و کنترل مستقیم او، اجازه می داد کودک به تنهایی در این فضا به گشت و گذار و انتخاب بپردازد و خودش هم با خیالی آسوده در بخش بزرگسالان وقت می گذراند و اگر کتاب خاصی هم برای کودکش مد نظر داشت در کنار انتخاب های کودک، به او پیشنهاد می داد یا به مناسبتی مثل تولد به او هدیه می داد.
برای محدود کردن انتخاب های کودک می شد محدودیت ریالی یا تعدادی در نظر گرفت و از قبل با کودک شرط کرد که فلان تعداد کتاب یا فلان تومن کتاب می توانی برداری.
این روزها مادران حساس زیادی را می بینم که به کودکانشان می چسبند و فکر می کنند کودک بدون آنها قادر به انجام هیچ کاری نیست. این مادران فقط نگران امروز کودک هستند و آینده او را در نظر نمی گیرند. متوجه نیستند که هر روز بیشتر استقلال و اعتماد به نفس کودک را از بین می برند و برای کودک هیچ ابزاری برای مقابله با مشکلات و توانایی حل آنها باقی نمی گذارند. قانون حتمن برای کودک ضروری است اما نه با از بین بردن خلاقیت، اعتماد به نفس و استقلال او.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۰۸:۳۶
سورمه

 
به نظر می رسد که آسانترین افراد برای فریب خوردن آنهایی هستند که قبلن فریب خورده اند. بر اساس مطلب  Doug Shadel متخصص در AAPR «در دنیای فریب این بسیار واضح است که افرادی بهتر از همه فریب می خورند که قبلن فریب خورده اند»
این مساله ممکن است یک آسیب پذیری ژنتیکی را نسبت به چرب زبانی نشان دهد. اما احتمال بیشتری دارد که توضیحی کاملن روانشناختی برایش وجود داشته باشد:  داشتن میلی غیرمنطقی و قدرتمند به قبول این باور که شما در رابطه با فردی هستید که خواهان کمک به شماست. چنین میلی در اکثر موارد از یک یاس زودرس در رابطه های پیشین ریشه می گیرد. ایمان داشتن به کسی که شما را زمین می زند- به خصوص هنگامی که شما بسیار بی تجربه یا نیازمند کمک هستید- یکی از دو نتیجه ی زیر را در بر دارد:
شما بدبین و بی اعتماد می شوید، این تجربه را به دیگران تعمیم می دهید و از خود در برابر آسیب محافظت می کنید.
یا اینکه چنین اتفاقی را نادیده می گیرید. این نادیده گرفتن می تواند ریشه در این احساس داشته باشد که شخصی که شما را مایوس کرده بسیار برای شما مهمتر از آن بوده که بتوانید از او دست بکشید، مانند یک والد متناقض که شما هنوز به حمایتش نیاز دارید. در نتیجه شما آسیب را برای خودتان مبهم می کنید، آن را توجیه می کنید، یا از ذهنتان پاک می کنید و فرد متجاوز را حفظ می کنید، در حالیکه احساس شرم و خجالت را به خاطر چنین ساده لوحی با خود یدک می کشید.
اگر فرد متمایل به چنین پاسخی باشد، بسیار احتمال دارد الگویی از آسیب پذیری در برابر فریب را به وجود بیاورد. در واقع اگر  چنین فردی احساس کند که احتمال فریب وجود دارد، حواس خود را پرت می کند. یادآوری تجربه ی مایوس شدن و آسیب دیدن-اغلب به طور ناخودآگاه- به او سیگنالی می دهد که در انتظار تکرار دردناکی باشد. او به این ترتیب می تواند این باور را حفظ کند که کسی، روزی، می خواسته به او کمک کند.
Shadel می گوید که ابتدا با فهمیدن اینکه هنرمندان فریبکار ترجیح می دهند روی سرمایه گذارانی تمرکز کنند که قبلن گول خورده اند شگفت زده شده است چون انتظار داشته که این قربانیان حالت دفاعی بگیرند... اما در بین مصاحبه با هنرمندان فریبکار از طریق شغلش به عنوان وکیل مشتری دریافته است که در چشم مجرمان، فردی که 10 هزار دلار از دست داده است مورد خوبی برای کلاهبرداری است.
,

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۳ ، ۰۴:۰۳
سورمه