سورمه

سورمه
سورمه نام شخصیت زنِ کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی است که من اینجا آن را قرض می گیرم.
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۱۰۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زن» ثبت شده است



زنان امروز هجدهم منتشر شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۲۶
سورمه

در حالیکه اعتیاد به سیگار در میان مردان کاهش یافته است، ولی در میان زنان چنین نیست. اعتیاد به سیگار در زنان به طور چشمگیری طی سال های جنگ جهانی دوم افزایش یافت. در آن زمان اطلاعات ما از عواقب مرگبار سیگار کشیدن به اندازه امروز نبود. امروز سوال این است: چرا ترک سیگار ظاهرا برای زنان سخت تر است، حال آنکه هشدارهای لازم به طور یکسان به هر دو گروه داده می شود؟ بی شک در سال های اخیر میزان فشار و سردرگمی احساس های درهم و برهم زنان نسبت به مسائل شغلی یا نقشی که باید در خانواده ایفا کنند افزایش یافته است. آیا بین این سردرگمی و افزایش سرطان ریه در زنان رابطه ای هست؟ به نظر ما بله، احتمال دارد.

آلن موریس نویسنده کتاب شعور غیرمتعارف و بنیادگذار «مرکز تکامل فردی» در سیاتل، که مرکزی است خدماتی و مشورتی در امور کار و زندگی معتقد است که انتظارات دختران در سن ورود به دبیرستان تحت تغییرات شدید و گیج کننده ای قرار می گیرد:

 اگر با بچه های مدارس ابتدایی کار کرده باشیم، می دانیم که خداوندگار عالم هوش و ذکاوت را هم به دخترها اعطا کرده است و هم به پسرها. مدارس ابتدایی گویی به وسیله زن ها و برای دختران طرح ریزی می شود. دخترها در مدرسه ابتدایی معتقد می شوند که زن ها «خوب» هستند. زن ها به بچه های ساکتی که دفترچه های نقاشی شان را رنگ می کنند و به حرف های معلم گوش می دهند، احترام می گذارند. دخترها نسبت به پسرها ظرفیت بیشتری برای توجه به درس دارند، قدرت همنوایی فکری آنها بهتر است، و تا پایان سال ششم ابتدایی بیشتر مورد نوازش قرار می گیرند. تا اینجا دخترها از پسرها جلوترند. در اوایل سال هفتم دخترهای کوچک کم کم متوجه می شوند که آدمی معمولی نیستند. کشف می کنند که دخترند. در مشاوره ها متوجه شده ام که بسیاری از پیام های دوپهلو برای زنان از اوایل این سال ها شروع شده است. از این لحظه است که آنها ترجیح می دهند مردم آنها را دوست داشته باشند یا عاشقشان بشوند تا اینکه خودشان بخواهند مردم را رهبری کنند. باهوش بودن و نمره خوب گرفتن بد نیست اما آنها دلشان می خواهد زیبا و مورد پسند باشند. هر چند این امر استثناهایی هم دارد، اما اکثریت زنان توانایی های خود را جدی نمی گیرند. استفاده از استعدادهای خدادادی برای آنها اهمیت چندانی ندارد.

از کتاب ماندن در وضعیت آخر، امی ب.هریس، تامس ای. هریس، ترجمه اسماعیل فصیح، نشر نو

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۱۹
سورمه

مجلس دهم شروع ضد زنی را در همین چند روز از خود به نمایش گذاشته است. مینو خالقی که به مجلس راه پیدا نکرد و چندان حمایتی هم از او صورت نگرفت به جز از طرف علی مطهری که طنز تلخی است. اعتبارنامه نادر قاضی پور هم با وجود تمام توهین هایش به زنان و پخش گسترده حرف هایش بین مردم تایید شد تا ییدی باشد بر بی اهمیت بودن توهین و خشونت علیه زنان حتی در کسوت یک نماینده مجلس و حتی با وجود غیر قابل تردید بودن حرف هایش.

این لینک را هم بخوانید تا قضیه بیشتر برایتان جالب شود که نماینده های ما چطور ما را می فروشند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۳۹
سورمه

می دانید بعضی واکنش ها، بعضی حرف ها، انقدر حال آدم را خوب می کنند که آدم دوست دارد برود گوینده شان را محکم بغل کند. به خصوص وقتی در دنیایی زندگی کنید که قحطی ذهن های روشن است یا حداقل تریبون ها کمتر دست کسانی می افتد که ذهن های زیبا دارند.

ترانه علیدوستی در نشست خبری فیلم فروشنده حرف هایی درباره نژادپرستی با اصحاب رسانه زده است که باید آن را طلا گرفت.

متاسفانه در ایران حرف های نژادپرستانه یا جنسیت زده زدن نه تابوست، نه خطری را متوجه کسی می کند. درست است که نژاد پرستی و سکسیسم در همه جای دنیا وجود دارد اما حداقل به دلیل تمام تلاش ها و جنبش ها حقوق بشری و قوانینی که وضع شده آدم ها نمی توانند انقدر راحت حرف های نژادپرستانه و جنسیت زده بزنند.

بله من فکر می کنم ما جز نژادپرست ترین مردمانیم منتها کسی درباره اش تحقیق نکرده است یا نگذاشتند که تحقیق کند. رفتار ما با مهاجران و نظراتمان درباره کشورهای همسایه همه چیز را روشن می کند. آن هم ما ایرانیانی که خودمان در سراسر دنیا مهاجریم. فکر می کنیم حق داریم از امکانات اروپا و آمریکا استفاده کنیم اما افغان ها و عرب ها حق مشابهی ندارند.

ما حتی نسبت به قومیت های سرزمین خودمان هم همین وضعیت را داریم. هر قومیتی خودش را از دیگران برتر می داند و بقیه را تحقیر می کند. بیشتر از همه شاید عرب های خوزستان در تیررس قرار داشته باشند.

در اهواز اگر ماشین جلویی شما پنجره اش باز شود و آشغالی از آن به بیرون پرت شود به احتمال زیاد یکی از سرنشینان همراهتان خواهد گفت :عرب بی فرهنگ! بدون فکر کردن به این موضوع که این صحنه را با کمال تاسف در سراسر ایران می شود دید!

من حتی دیده ام که برخی مدیران هنگام استخدام کارگر به قومیت افراد توجه می کنند و برخی را به دلیل کلیشه های ذهنی که درباره یک قوم دارند به راحتی رد می کنند چون ما در قانون کار هیچ قانونی برای جلوگیری از تبعیض جنسیتی، قومی، نژادی و مذهبی نداریم. دیده ام که می گویند لرها دعواییند، ترک ها نمی فهمند و مازندرانی ها بدجنسند.

شاید در قانون اساسی از برابری جنسیت ها و قومیت ها صحبت شده باشد اما در عمل چنین مفهومی به ندرت در بین ما دیده می شود.

تبعیض مذهبی هم یکی دیگر از انواع تبعیضی است که بسیار به کار می بریم. غیر از حکومت که اجازه پیشرفت مردم با کیش های دیگر را به خصوص در مشاغل دولتی نمی دهد یا مثلا جلوی مهاجرت مردمان سیستان بلوچستان را به دلیل سنی بودن به دیگر نقاط ایران می گیرد ما هنوز هم از ضرب المثل هایی مثل «راوی سنی بوده» استفاده می کنیم یا سال های زیادی زرتشتی ها، سنی ها، یهودی ها، مسیحی ها و صابیین را «نجس» خوانده ایم و شاید هنوز هم می خوانیم.

درباره زنان هم که وضعیت روشن است و برایش مثال هرروزه وجود دارد. مثلا در محل کارم چون مدتی سرپرست مهدکودک کارخانه بوده ام هنوز بعضی همکاران وظیفه خود می دانند من را روشن کنند که مهدکودک هزینه ای بیش نیست و بهتر است که نباشد یا در واقع «باید» که نباشد.

دیروز یک همکار آقا با من صحبت می کرد و می گفت نه تنها مهدکودک هزینه است بلکه به نظرش اصلن نیروی خانم خوب کار نمی کند و مدام در حال وقت تلف کردن است و بهتر است استخدام نشود.

اینکه مردهایی که حتی در سازمان قدرت عزل و نصب و تصمیم گیری درباره استخدام افراد را ندارند و حتی در موقعیتی نیستند که بتوانند چیزی را تعیین کنند، به خود اجازه می دهند مدام درباره حق کار زنان نظر دهند چیزی غیر از یک فرهنگ مریض جنسیت زده نیست.

راه درازی در پیش است و ذهن های پر تبعیض ما زندگی را بر هم نوعانمان سخت می کند و در این برهوت نگاه ها، حرف ها و ذهن های انسانی، آدم هایی مثل ترانه علیدوستی را باید قدر دانست و ازشان یک دنیا ممنون بود که هستند و از تریبون ها نه برای قدرت نمایی و خودی نشان دادن که برای یادآوری ارزش های انسانی استفاده می کنند.


پیوندهای مرتبط:

صحبت های ترانه علیدوستی درباره نگاه نژادپرستانه

حرف های فرهادی، حسینی و علیدوستی در نشست «فروشند»

عکس از اینجا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۳۰
سورمه

در یک آزمایش، 84 درصد زنان با وزن طبیعی آرزو داشتند لاغرتر باشند. همچنین وقتی از آنها سوال شد که فکر می کنند چه اندامی برای مردان جذاب تر است، زنانی را انتخاب کردند که از وزن متوسط لاغرتر بودند. هنگامی که همان سوال از مردان پرسیده شد، آنها اندام هایی با وزن متوسط را انتخاب کردند. بله، مردها با وجود  آزادی در انتخاب، لاغر اندام ها را انتخاب نکردند. لطفن روی این اطلاعات کمی فکر کنید.

...

در حالیکه وزن متوسط زنان در دهه های اخیر بالا رفته است، وزن متوسط مدل ها و سلبریتی ها شدیدن پایین آمده است. فشار روی زن ها از طرف رسانه ها که چطور باید به نظر برسند بسیار زیاد است. تخمین زده می شود که دختران نوجوان در سال بیش از 5000 پیام رسانه ای درباره ی جذاب بودن دریافت می کنند.


لینک مطلب

پ.ن: قسمتی از مطلب اصلی به سایز سینه دلخواه مردان اشاره دارد که خیلی مفرح است. :)

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۰۷
سورمه

در سال 2008 کشور روآندا اولین کشور در دنیا شد که پارلمانی با اکثریت زن داشت (56 درصد کرسی ها). در مارس 2011 روآندا همچنان تنها کشور دنیا بود که اکثریت پارلمان آن را زنان تشکیل می دادند.

اکثر پارلمان های دنیا امروز اکثریتی مردانه دارند و در نتیجه احتمالن دارای سوگیری نگاه مردانه در قانون گذاری هستند (که در آن تجربیات و دیدگاه های مردانه ترویج می شود). در 31 ژانویه 2011 متوسط زنان در پارلمان های دنیا 19 درصد بوده است. در کشورهای شمال اروپاسهم زنان از پارلمان ها بالا و نزدیک به 41 درصد به طور میانگین است اما در بسیاری از کشورهای غربی بسیار پایین تر است (برای مثال نسبت زنان در کنگره آمریکا 19 درصد و در بریتانیا 29 درصد است).

منبع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۳۵
سورمه

یکی از دوستان برای تولد شوهرش در سال اول ازدواجشان از بس نمی دانست چه بخرد گیره کروات طلا خرید.همسرش هیچوقت از این گیره کروات استفاده نکرد و به آن علاقه ای نشان نداد. می گفت: «حالا اگه ما بودیم بالاخره به یه جاییمون وصلش می کردیم که طرف مقابل دلش خوش باشه. مثلن می زدیم به سرمون!»


یک دوست دیگر برای تولد شوهرش گوشی اپل خریده. شوهر مذکور که در دنیای دیجیتال خیلی وارد است و سلیقه خاصی دارد بعد از چند روز به این نتیجه رسیده که گوشی های قبلیش بهترند و خیلی خوشش نیامده و این را اعلام کرده.


 دوست پسر دوست دیگرم برایش گوشی اپل خریده و یواشکی بدون اینکه دوست پسرش بفهمد به من گفته که این گوشی را دوست ندارد ولی تا کید کرده یک وقت چیزی نگویم که دوست پسرش ناراحت شود.


همسرم آشپزی اش بسیار خوب است و قبل از اینکه آشپزیش خوب باشد هم مثل خیلی از مردها این عادت را داشت که وقتی غذایی می خورد به جای دستتان درد نکند شروع کند به نقد کردن غذا. حتا شده خورشت قرمه سبزی من را جلوی جمع نقد کرده باشد. مشخص است که من تا به حال چنین کاری نکرده ام.


دارم فکر می کنم روش کداممان درست است. ما زن ها که چیزهایی را که دوست نداریم به دلیل دوست داشتن هایمان یا مراقبت از عزت نفس طرف مقابل نمی گوییم یا هدیه ای را که خوشمان نیامده، چون شوهرمان برایمان خریده و نمی خواهیم ناراحتش کنیم، می پوشیم و استفاده می کنیم یا مردها که در قید و بند این چیزها نیستند و ممکن است حتا فکر نکنند رفتارشان می تواند کسی را ناراحت کند؟ دلیل اینکه فکر نمی کنند هم لابد این است که ما زن ها همیشه مواظب عزت نفسشان بوده ایم، عزت نفسی که گاهی از فرط مراقبت ما پوشالی است.

۹ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۵۶
سورمه

۱. مطلبی را به مناسبت روز زن در یکی از گروه های تلگرام پست می کنم. مطلب در حمایت از زنان نوشته شده و پیام اصلیش این است که شاید اگر مادربزرگان ما انتخاب های دیگری پیش روی خود داشتند به جای آشپزی و بچه داری مدیر و مهندس می شدند. در گروه نهصد نفری فقط یک خانم درباره نوشته ای که به اشتراک گذاشته ام موضع می گیرد و می گوید به نظرش این نوشته ها را بیشتر مردان به اشتراک می گذارند زیرا برداشتی از دنیای زنانه ندارند و غریزه ی زن همان راه را به اون نشان می دهد که مادربزرگان ما می رفتند.

۲. یکی از دوستانم با کودکش ۸ ساعت پرواز خارجی را از سر گذرانده و بسیار بر او سخت گذشته. کودک یک ساله اش تمام طول پرواز در حال جیغ زدن و گریه کردن بوده و دوست من مادری درمانده که نمی دانسته چه باید بکند. چیزی که ناراحت ترش کرده  این است که هیچ زنی کمکش نکرده و حتا زن ها به او غر زده اند اما خوشبختانه دو مرد تا آنجا که از دستشان برآمده کمکش کرده اند.

۳. دوست دیگری امروز برایم پیامی را فوروارد کرده از مشاور استاندار فلان استان. این آقای مشاور سخنانی در حمایت از زنان گفته و آنها را تشویق کرده که برای برابری تلاش کنند. دوستم این مرد را با زنی مقایسه می کند که مسئول امور بانوان استان است و هیچ فعالیتی برای بهبود وضعیت زنان در کارنامه اش دیده نمی شود و گویا اعتقادی هم به این ماجرا ندارد.

 آیا زنان همدلی کمتری نسبت به همجنسانشان دارند؟  اگر این طور است دلیلش چیست؟ عادت به وضعیت موجود؟ بی حسی به مشکلات زنان؟ دیدن این مشکلات به صورت روزمره در زندگی خودشان یا مادرانشان، انقدر که برایشان دیگر مشکل به نظر نمی رسد و حس نمی کنند آن زن دیگر ممکن است به کمک نیاز داشته باشد؟

از طرفی شاید زنانی مثل من و دوستانم دچار سوگیری در قضاوت هستیم. مثلن شاید این مقایسه به کلی باطل است و نمی شود زنی که مراحل گزینش استانداری را گذرانده را با مردی در همان سطح قیاس کرد چون اصولن محدودیت ها و فرصت های زنان و مردان در استخدام با هم قابل قیاس نیست.  یا زنی که از بین نهصد نفر نظرش را می گوید نمی تواند نماینده همه زنان باشد. اما ماجرای هواپیما چه؟ در برابر بی قراری های یک کودک و سختی های مادرش چرا نباید زنی کمک کند؟ منطقی نیست که زنان درک بالاتری از مشکلات یک مادر داشته باشند؟  شاید عامل جنسیت اصولن  تعیین کننده نباشد و مثلن باید فاکتورهایی مثل اعتماد به نفس، هوش هیجانی، روابط اجتماعی و همدلی را لحاظ کرد. نظر شما چیست؟

به نظرم روی اینها باید فکر کنیم و  تحقیق. 

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۵۲
سورمه

«مملکت را به آسانی به دست نیاورده‌ایم که هر روباه و بچه و کره الاغی را بفرستیم آنجا. مجلس جای کره الاغ نیست! … مجلس جای زنان نیست؛ جای مردان است. بفرستید سرشان بلا بیاورند آبرویتان برود؟! ...

مجلس جای سوسول بازی نیست! به مجلس مرد بفرستید؛ حداقل کاری هم نکند آن یکی کار را بتواند بکند!»

اینها سخنان نادر قاضی پور نماینده ارومیه است. کاملش را اینجا می توانید بخوانید.


یکی باید به ایشان و امثال ایشان بگوید اگر شایستگی برای ورود به مجلس به اینهاست،بهتر است شترها را بفرستیم مجلس چون آن یکی کار را قطعن خیلی بهتراز شما انجام می دهند. اتفاقن واحد شمارششان نفر است، گرچه بسیار محترم تر از امثال شما هستند. تازه خیال آدم راحتتر هم هست که آنجا قانونی ضد مردم تصویب نمی کنند، مزخرف نمی گویند و از همه مهمتر به آنهایی بهشان رای داده اند توهین نمی کنند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۵۲
سورمه

دوستم را که خاطرتان هست. همان که برادرش در خانه زندانیش کرده بود؟ برادر مذکور این بار کار را به جایی رساند که دوستم از ترسش دو روز است خانه نرفته.

امروز رفت دادگستری که ببیند از نظر حقوقی چه کاری می شود در این مورد انجام داد. اول خانم مشاوری را بهش نشان داده اند و دوستم رفته سیر تا پیاز ماجرا را برایش تعریف کرده. خانم مشاور چه گفته؟ گفته «سعی کن زیاد مدرک تحصیلیت رو جلوی برادرت عنوان نکنی تا حساس نشه».
بله خانم های عزیز. پیشرفت نکنید. اگر هم خدای نکرده از دستتان در رفت، ادای پیشرفت نکرده ها را دربیاورید تا خدای نکرده برادرتان قاطی نکند و اجازه بدهد از خانه بیرون بیایید و به پیشرفتتان ادامه دهید. حتا اگر چهل سالتان بود باز هم اینها را فراموش نکنید. نه! نه! تادم مرگ یادتان باشد.

دوستم که حسابی عصبانی شده در مرحله بعد در همان دادگستری یک مشاور حقوقی بهش نشان داده اند گفته اند برو پیش این آقا از نظر قانونی راهنماییت کند. این یکی هم وقتی دوستم ازش پرسیده قانون این وقت ها چه می گوید و من چه کاری می توانم در این وضعیت بکنم بهش گفته «خانم اینجا که سوئد نیست». بله و من می خواهم این جمله را به عنوان با معنی ترین مشاوره ی حقوقی کل دوران ها قاب کنم بزنم به دیوار اتاقم.


پ.ن: تنها ارگانی که تا به حال خیلی خوب حرف های دوست مرا شنیده و بهش کمک کرده شماره فوریت های اجتماعی 123 بوده که اینجا سه چراغش را روشن می کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۵
سورمه