سورمه

سورمه
سورمه نام شخصیت زنِ کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی است که من اینجا آن را قرض می گیرم.
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

از هشتگ #کلیشه_برعکس حظ وافری می برم. درود بر کسی که این هشتگ رو خلق کرد و درود بر کسانی که ازش استفاده می کنند. به نظرم خیلی از تبعیض هایی که شاید هر چه در موردشون حرف می زدیم و می نوشتیم انگار نمی تونستیم حق مطلب رو ادا کنیم یا دیگران رو متوجه منظورمون کنیم با این هشتگ خیلی بهتر فهمیده می شن، نه فقط برای مردها که حتی برای خود زن ها.

۱ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۶ ، ۱۷:۵۳
سورمه


این یک جایگاه پمپ بنزین در دوره پهلوی است. اینکه چرا پمپ بنزین های ما امروز این شکلی نیست و حس زیبایی شناسی ما در این سال ها کجا رفته، چیزی است که خیلی دوست دارم بدانم.

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۳۴
سورمه

آگهی خانه ها در تهران پر است از آپارتمان های طبقه چهارم بدون آسانسور و آپارتمان های بدون پارکینگ. دوست دارم بدانم در شهرهای مدرن دنیا با همچین خانه هایی چه می کنند؟ به خصوص که می دانم در بسیاری از شهرهای مدرن امروز خانه های قدیمی برعکس اینجا ارزش زیادی دارند و هر سال برای نوسازی شان هزینه می شود.
اما تعجب برانگیز اینجاست که برخی خانه های بدون پارکینگ در تهران نوسازند. البته می دانم نباید توقع خاصی از سازمان های متولی داشت ولی واقعن در شهری که دارد تبدیل به یک پارکینگ بزرگ ماشین می شود، چشم پوشی از ساختن آپارتمان های بدون پارکینگ چیزی شبیه جنایت نیست؟ البته بازهم باید به خودم یادآوری کنم که در این سال ها این سازمان ها خیلی بیشتر از اینها انجام داده اند، و قانون جنگل همچنان ادامه دارد. جنگل ماشین ها و آپارتمان های زشت.

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۴۰
سورمه

پیامک اومده:
همسر، دوست دختر، دوست پسرت الان دقیقا کجاست؟ برای فهمیدن برو به فلان لینک.


رسما یعنی سلب کردن آزادی، یعنی جاسوسی، از همه این ها بدتر یعنی از بین بردن اعتماد، این مهمترین قسمت یک رابطه خوب و سالم.
هر چقدر فروش و استفاده از همچین چیزی بیشتر باشه یعنی ما روابط بیمار بیشتری داریم.

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۳۳
سورمه

نوشته مورگان گریفین
ترجمه سورمه
 
افسرده بودن می تواند به شما احساس بیچارگی بدهد. ولی شما بی چاره نیستید. در کنار مشاوره و دارو، کارهای بسیاری هست که می توانید به تنهایی برای مبارزه با افسردگی انجام دهید. تغییر رفتار، فعالیت های بدنی، سبک زندگی و حتا طرز فکر کردن، روش های طبیعی درمان افسردگی هستند.
1.      یک روش روزمره برای خود داشته باشید. یان کوک می گوید اگر شما افسرده اید، به یک روش روزمره نیاز دارید. او روانپزشک و مدیر بخش تحقیقات افسردگی در برنامه کلینیک دانشگاه یو سی ال ای است.
افسردگی می تواند چهارچوب را از زندگی شما بگیرد. روزها یکی پس از دیگری از بین می روند. تنظیم یک جدول روزانه می تواند کمکتان کند تا به مسیر زندگی برگردید.

2.      تعیین هدف. وقتی افسرده اید حس می کنید نمی توانید هیچ کاری انجام دهید. این مساله باعث می شود حس بدتری نسبت به خودتان پیدا کنید. برای بهتر شدن برای خود اهداف روزانه تعیین کنید.
کوک می گوید از چیزهای خیلی کوچک شروع کنید. هدفی برای خود تعیین کنید که می توانید در آن موفق شوید، مثلا هر روز طرف ها را بشویید.

3.      ورزش. به طور موقت آندروفین ها را افزایش می دهد. آنها نوعی مواد شیمیایی  در بدن ما هستند که باعث ایجاد حال خوب می شوند. همچنین برای افراد افسرده فواید بلند مدت دارند. کوک می گوید اینطور به نظر می آید که ورزش منظم مغز را تشویق می کند که به روش مثبت عمل کند.
به چه مقدار ورزش نیاز دارید؟ نیازی نیست که در یک ماراتن شرکت کنید. تنها چند بار پیاده روی در طول هفته کمک می کند.

4.      سالم غذا بخورید. رژیم جادویی برای درمان افسردگی وجود ندارد. بهتر است مراقب آنچه می خورید باشید. اگر افسردگی شما را به سوی پرخوری سوق می دهد، کنترل روی غذا خوردنتان به شما حس بهتری می دهد.
هیچ چیز قطعی نیست اما، کوک می گوید شواهدی وجود دارد که غذاهای حاوی امگا3 و اسیدهای چرب (مثل سالمون و ماهی تن) و فولیک اسید (مثل اسفناج و آوکادو) بر کاهش افسردگی موثرند.

5.      به اندازه کافی بخوابید. افسردگی می تواند باعث دشواری در به خواب رفتن شود و کم خوابی می تواند افسردگی را بدتر کند.
چه می توانید بکنید؟ با ایجاد تغییراتی در سبک زندگی تان شروع کنید. هر روز در ساعتی یکسان  به خواب روید و از خواب بیدار شوید. سعی کنید چرت نزنید. هر آنچه را که مزاحم به خواب رفتنتان می شود از اتاق خارج کنید، از جمله تلویزیون و کامپیوتر را. آن وقت می بینید که وضعیت خوابتان بهبود پیدا می کند.

6.      مسئولیت هایی به عهده بگبرید. وقتی افسرده اید ممکن است بخواهید از زندگی کناره گیری کنید و مسئولیت هایتان را در خانه و محل کار رها کنید. این کار را  نکنید. درگیر ماندن و داشتن مسئولیت های روزانه می تواند به شما کمک که دارای سبکی از زندگی باشید که به از بین بردن افسردگی کمک می کند. مسئولیت ها باعث می شوند حس کنید کاری انجام می دهید.
اگر به مدرسه یا سرکار نمی روید اشکالی ندارد. به کار پاره وقت فکر کنید. اگر خیلی دشوار به نظر می رسد به کار داوطلبانه رو بیاورید.

7.      افکار منفی را به چالش بکشید. در مبارزه تان علیه افسردگی بخش عمده مبارزه، ذهنی است، طرز تفکرتان را تغییر دهید. وقتی افسرده اید به بدترین نتایج ممکن فکر می کنید.
دفعه بعد که درباره خودتان حس بدی داشتید، از منطق به عنوان یک درمان طبیعی افسردگی استفاده کنید. ممکن است حس کنید هیچکس مثل شما نیست، اما  آیا مدرکی  برایش دارید؟ ممکن است حس کنید بی ارزش ترین آدم روی زمین هستید، اما این احتمال واقعی است؟ باید تمرین کنید، اما قبل از اینکه این افکار کنترل تان را به دست بگیرند دست به کار شوید.

8.      قبل از استفاده از مکمل با دکترتان مشورت کنید. کوک می گوید شواهدی برای تاثیر برخی مکمل ها روی افسردگی وجود دارد. آنها شامل روغن ماهی، فولیک اسید، و مکمل های اس آدنوزین متیونین هستند. اما برای اطمینان پژوهش های بیشتری باید صورت گیرد. همیشه قبل از شروع هر نوع مکملی با دکترتان مشورت کنید، به خصوص اگر داروی دیگری مصرف می کنید.

9.      کار جدیدی انجام دهید. وقتی افسرده اید در یک گودال افتاده اید. خود را مجبور به انجام کاری متفاوت کنید. به موزه بروید. کتاب استفاده شده ای را از روی نیمکت پارک بردارید و بخوانید. داوطلبانه در یک یتیمخانه کار کنید. زبان جدیدی یاد بگیرید.
کوک می گوید وقتی خودمان را وادار می کنیم که کار جدیدی انجام دهیم تغییرات شیمیایی در مغز اتفاق می افتد. امتحان کردن چیز جدید میزان دوپامین مغز را تغییر می دهد که با سطح لذت، خوشحالی و یادگیری در ارتباط است.

10.  خوش بگذرانید. اگر افسرده اید  برای آنچه که دوست دارید زمان بگذارید. اگر هیچ چیز برایتان لذت بخش نباشد چی؟ کوک می گوید این فقط یکی از نشانه های افسردگی است. شما به هر حال تلاش کنید.
 عجیب به نظر می رسد اما  باید روی خوش گذراندن کار کنید. کارهایی را در برنامه تان بگنجانید که قبلا از آنها لذت می برده اید حتی اگر امروز برایتان روزمره و سخت به نظر می رسد. به بیرون رفتن با دوستانتان برای شام ادامه دهید. به سینما رفتن ادامه دهید.
کوک می گوید وقتی افسرده اید می توانید مهارت لذت بردن از زندگی را فراموش کنید. باید دوباره بیاموزید که چطور انجامش دهید، تا وقتی که کارهای جالب دوباره جالب به نظر برسند.
 

۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۵
سورمه

به نظرم بعضی ضرب المثل ها دیگه باید عوض بشن. مثلا وقتشه بگیم «سکوت علامت نارضایتیه».

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱ ۲۵ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۴۳
سورمه

برخی آداب و رسوم ما در گذشته کاملا نقض کننده حریم خصوصی زنان بوده اند، مانند مجالس شب زفاف. اما امروز هم همچنان حریم خصوصی زنان و حق آنها نسبت به بدنشان مرتبن نقض می شود. یکی از نقض کنندگان این حریم متخصصان زنان و زایمان هستند.
برخی از خانواده ها برای اینکه سندی برای اثبات باکرگی دخترشان داشته باشند قبل از ازدواج برگه ای مبنی بر باکره بودن دخترشان از پزشک می گیرند. غیر از اینکه خود اینکار و مرسوم بودنش چقدر درست است، دوستی که چنین کاری را انجام داده بود برایم تعریف کرد که وقتی وارد اتاق دکتر شد مردد می شود و تصمیم به ترک اتاق می گیرد اما دکتر در اتاق را قفل می کند و مجبورش می کند به معاینه.
به نظر می رسد به دلایلی برخی پزشکان زنان و زایمان که تعدادشان هم کم نیست به زنان و به خصوص دختران مجردی که به آنها مراجعه می کنند به چشم مجرم نگاه می کنند.
دوست دیگری در زمان مجردیش دچار عفونت زنانه شده بود. وقتی از دکتر درباره علت بیماری و چگونگی سرایت پرسیده بود. جواب شنیده بود که : می خوای ببینی از کدومشون گرفتی؟
دوست دیگری اینبار اما متاهل وقتی به مطب دکتر می رود تا چکاپ ساده انجام دهد از پزشک آنچنان برای بچه دار شدن مورد سوال و جواب و فشار قرار گرفت که دست آخر مطب را باچشم گریان ترک کرد.
به نظر می رسد جامعه مردسالاری که از گذشته تا امروز بدن زن را به تصاحب درآورده و خود را مالک آن دانسته امروز نمایندگان برازنده ای به نام متخصص زنان برای خودش پیدا کرده که با همان تحقیری با زن و بدنش رفتار می کنند که در تاریخ رفتار شده است. 
البته مثال هایی که آوردم نسبت به آنچه اینجا خواهید خواند جدی به نظر نمی رسد.

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۲۲
سورمه

محمد علی نجفی شهردار تهران شد. امیدوارم این نجفی همان نجفی باشد که به آموزش و پرورش کمک ها ی بسیاری کرد. امیدوارم حال و حوصله جنگیدن داشته باشد و مثل زمانی که در معاونت میراث فرهنگی بود جا نزند. اگر واقعن نیتش بهببود اوضاع تهران است کار بسیار سخت و پرماجرا و حتا خطرناکی پیش رو دارد. 

 شهرداری تهران آنقدر در فساد فرو رفته است که برای بیرون آوردنش از این منجلاب نه تنها به همت و پشتکار زیادی نیاز است بلکه نیازمند پشتیبانی از طرف کسانی است که قدرت تقابل با این فساد را داشته باشند.
اینکه افرادی انتخاب شدند و برنامه دادند و از برنامه هایشان برای شهر تهران حرف زدند و حرف هایشان در سایت شورای تهران به صورت زنده پخش شد البته تحسین برانگیز بود اما واقعی نبودنش توی ذوق می زد. به عنوان یک شهروند از اینکه بازیم بدهند و فقط ویترین قشنگی جلوی رویم بگذارند، لذت نمی برم. برای خیلی ها مشخص بود که نجفی یک گزینه قبلا انتخاب شده است. 
از این بدتر کاندید کردن الهه کولایی برای شهرداری تهران به عنوان یک حرکت نمادین بود. امیدوارم روزی به جایی برسیم که فقط به عنوان نماد به نقش زن ها نگاه نکنیم و قبول کنیم که می توانند موثر باشند و از قابلیت هایشان استفاده کنند. به خصوص که زنان شاید هنوز کمتر به رانت و فساد گرایش آلوده شده باشند و البته نمی توان نادیده گرفت که یکی از دلایل بالا نیامدنشان در هرم قدرت همین عدم حضورشان در محافل مافیایی رانت و فساد است. شاید به همین دلیل امروز باید از زن ها استفاده کرد نه وقتی که راه بالا آمدن از هرم قدرت را با استفاده از رانتخواری و زدو بند با حلقه های قدرت یاد گرفتند.
در جلسه تشریح برنامه های الهه کولایی آنقدر مشخص بود که این زن فقط نقش یک نماد را دارد که مجبور شد با صدای بلند اعلام کند که واقعا آمده شهردار شود. البته باز هم جای امیدواری است که به جایی رسیده ایم که برای گول زدن نصف جمعیت اقدام به کاندید کردن یک زن می کنیم و می گذاریم برنامه هایش را تشریح کند! شاید از همین مسیر روزی به شهردار و وزیر زن برسیم ولی بسیار کند و بسیار سخت.
این در حالی است که در همین کشورهای دور و برمان هم شهردار زن داریم هم وزیر زن و هم سهمیه سی درصدی برای ورود زنان به مجلس. می دانید که از اروپا حرف نمی زنم، منظورم همین عراق و افغانستان و ترکیه خودمان است. 

الهه کولایی در لحظه رای گیری انصراف داد و بعد در مصاحبه اعلام کرد که راه دیگری برایش نمانده بود. فکر می کنم اشتباه بزرگی کرد و بهتر بود حداقل خودش را از این بازی «زن نمادین» بیرون بکشد و بگذارد شورای شهر تهران این نقش را به دوش بکشد که به یک زن کاندید شهرداری تهران رای نداده است و سعی کند برایش دلیل بیاورد یا به افکار عمومی جامعه پاسخگو باشد. اگر حتی هیچکس به کولایی رای نمی داد این بیشتر شکستی برای شورای شهر تهران بود و نه برای کولایی. اگر کاندید شدن کولایی نمادین بود باید حداقل یک «نه» نمادین هم از شورای شهر تهران به این زن نمادین کاندید شهرداری تهران به یادگار می ماند.


۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۵۴
سورمه


این تصویر در مشهد گرفته شده است. در سال 1335. ولی من را یاد خانه پدر بزرگم در کودکی می اندازد، حوالی دهه شصت، در اصفهان. می توانم حدس بزنم دری که پشت سر خانم های در تصویر دیده می شود چوبی و آبی بسیار کم رنگ است. در اتاق پشتی یک تاقچه دیده می شود که مطمئنم از رنگ های شاد درش استفاده شده. زیرانداز مادربزرگ تصویر مرا یاد پتوهایی که به صورت دولا دورتادور خانه قدیمی پدر بزرگ قرار داشت می اندازد با بالش ها و پشتی ها.اما مادربزرگ من بیشتر شبیه آن خانمی بود که در تصویر دارد سوپ می خورد یا حداقل من او را این شکلی به یاد می آورم. 

دارم به رنگ برنج توی دیس فکر می کنم. باید خوشمزه بوده باشد. و آن لیوانی که به نظر سفالی می آید چشم من را گرفته.
حیف که خانه پدربزرگ توی طرح یکی از اتوبان های اصفهان تخریب شد و من باید در عکس های این و آن به یادش بیاورم.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۵۲
سورمه

میزان سانسور خودخواسته ی ما ایرانیان هم پدیده جالبی است. اینکه چه شد ما از اشعار ایرج میرزا به جایی رسیدیم که امروز اثر بسیار ناچیزی از بسیاری پدیده های اجتماعی، ارتباطی یا خانوادگی در نوشته هایمان جاری است. 
مدتی است در فضای مجازی به دنبال آداب و رسوم شب زفاف می گردم. داستان از آنجا شروع شد که یکی از زنان فامیل خاطراتی را برایم از دوران جوانی اش نقل کرد که مربوط می شد به جشن هایی که در قدیم در حمام ها می گرفته اند و کم کم از آنجا بحث مراسم حنابندان باز شد و برایم گفت که حنابندان اصلا مراسمی بوده که در حمام برگزار می شده و هم برای عروس و هم داماد اجرا می شده است. سر و دست و پای عروس را حنا می گذاشته اند و او را می نشاندند در یک مجمعه ی بزرگ.
بعد حرف کشید به شب زفاف و ایشان خاطراتی تعریف کرد که باعث شگفتی من شد و تصمیم گرفتم بروم به دنبال اینکه واقعا رسم و رسوم ما در این مورد چه بوده است.
 جالب است که اگر شب زفاف را در فضای مجازی جستجو کنید به مطالبی می رسید که تقریبا هیچ توضیح خاص و قابل استنادی در این مورد نداده اند. خیلی از مطالبی که آداب و سوم ازدواج در ایران را توضیح داده اند اصلا به این مورد نپرداخته اند. بماند که بسیاری از این مطالب از روی یک مطلب کپی پیست شده اند.
شاید یک دلیل این خودسانسوری درک این نکته باشد که آداب و رسوم ما در این مورد تجاوزی واقعی و شدید به حریم شخصی افراد بوده است و عروس را در حد یک شی یا ابزار که باید در شب زفاف از درست کار کردنش مطمئن شد تنزل می داده است. گرچه هیچ اطمینانی وجود ندارد که هنوز در قسمت هایی از ایران این آداب و رسوم ادامه نداشته باشد.


۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۲۱
سورمه