سورمه

سورمه
سورمه نام شخصیت زنِ کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی است که من اینجا آن را قرض می گیرم.
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

فقط در فاحشه‌خانه سلطه وجود دارد. من اهل فاحشه‌خانه نیستم و نمی‌توانم به رفتار فیزیکی قناعت کنم یاحتا تن دهم. می‌دانی؟ تن فقط یک وسیله است برای عشقبازی. تن، خرج روح می‌شود.
عباس معروفی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۱ ، ۲۰:۴۳
سورمه

از نابودی تدریجی میراث فرهنگی ایران بدتر دیدن بی تفاوتی مردم تو این زمینه است. خوندن خبرهای سیاسی یا قیمت آجیل یا آکادمی گوگوش یا سریال زمانه خیلی برای مردم جالب تر از حرف زدن یا خوندن درباره ی زیبایی فلان اثر تاریخی یا فلان منطقه ی حفاظت شده یا مشورت برای پیدا کردن یه جای تازه و دیدنی برای سفر کردنه. اگرم کسی بگه مردم پول ندارن برن مسافرت من می گم انقدر تو هر شهری و در شعاع چند 10 کیلومتری همون شهر تو ایران جاهای دیدنی هست که اصلن لازم نیست جای دوری هم برن. اصلن مشکل همینه که مردم دیدنی های دور و بر خودشون رو هم نمیشناسن، منم همه ی دیدنی های ایران رو نمی شناسم ولی حداقل درباره ش می خونم تا بفهمم.
 حالا با همه ی این حرفا دیگه متوجه اعتراض مردم به عرب ها نمی شم که گویا می خوادبادگیربه نام خودش تو یونسکو ثبت کنه (اینجا،اینجاواینجارو ببینید).
 بادگیر از ایران به امارات رفته ولی به هر حال الان جز معماری اون ها هم هست و نمی دونم چرا مردمانی که به داشته های تاریخی خودشون اهمیت می دن باید به ما مردمان بی تفاوت جواب پس بدن.

بادگیری در یزد
یزد

مطمئنن خیلی از شما نمی دونید، همون طور که من هم نمی دونستم، که در استان هرمزگان شهری به نامبستک وجود داره که مردم این شهر در یه بازه ی تاریخی به امارات مهاجرت می کنن و شهر بستکیه رو می سازن و با معماری خودشون بادگیر رو وارد امارات می کنن. الان بستیکه یکی از جاذبه های گردشگری اماراته و ما اکثرمون شهر بستک رو نمی شناسیم. 

بستکیه،دبی
بستکیه،دبی

 البته فحش دادن به اعراب همیشه از خوندن و دیدن و سفر کردن و اعتراض کردن به کسی که واقعن مسئوله به مراتب راحت تره.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۱ ، ۱۸:۲۴
سورمه

استخدامی های سازمان های دولتی استان اعلام شده، شرکت نفت هم آگهی آزمون استخدامی داده و این آگهی ها مایوس کننده هستن چون تعداد زن هایی که استخدام می کنن انگشت شماره. اینهمه زنی که دارن درس می خونن و فارغ التحصیل می شن و دنبال کار می گردن خیلی راحت و واضح فقط به دلیل زن بودن (چیزی که خودشون در انتخابش هیچ نقشی نداشتن) کنار گذاشته می شن.

 لیست رشته های درخواستی رو نگاه می کنم و روبروی هر رشته نوشته مرد، مرد، مرد... من می دونم که مردهای شایسته ی زیادی وجود دارن ولی خیلی وقت ها زن ها ممکنه شایستگی بیشتری داشته باشن اما به همین راحتی نادیده گرفته می شن. با استعدادترین همکلاسی های من تو دوره ارشد زن بودن ولی الان باید یا تو خونه بشینن یا مثل شاگرد اول کلاس ما برن تو یه شهرستان کوچیک با ساعتی 4،5 تومن تو یکی از شعبه های پیام نور درس بدن، آدمایی که راحت می شه گفت نخبه هستن؛ بعد کسی که از اون ها لیاقت کمتری داره فقط به خاطر جنسیتش می تونه بره تو شرکت نفت استخدام شه بدون اینکه حتی تلاش کرده باشه.

انگار تو این سرزمین یک اراده ی جدی برای سرخورده کردن آدما وجود داره.

 
 
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۵۱
سورمه