سورمه

سورمه
سورمه نام شخصیت زنِ کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی است که من اینجا آن را قرض می گیرم.
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اهواز» ثبت شده است

اینجا اهواز است



این یکی کوهدشت لرستان


به نظر می رسد قرار است صبر کنیم همه مملکت این شکلی بشود و بعد همه با هم بمیریم و از ما بهتران هم تشریف ببرند بلاد کفر.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۶ ، ۰۳:۰۳
سورمه

فرق تهران و شهرستان اینه که برای آلودگی هوا تو تهران سلبریتی ها خودشون رو کشتن ولی اهواز چند روزه که خاک شدیده و خیلی از تهران در زمان آلودگیش آلوده تره ولی نه خبری تو فضای مجازی هست و نه فضای واقعی. بدتر از اون مجلس هم با دهن کجی تمام عدم تضویب بودجه برا ریزگردها رو می ذاره دقیقا همین حالا. بعد یادم میاد تو آلودگی های تهران بعضی از دوستانی که گویا جد اندر جدشون تهرانی بوده اعتراض داشتن که این شهرستانیا چی از جون تهران می خوان که اومدن اینجا و باعث آلودگی هوا شدن!
فکر می کنم باید یه مدت دوستان دولت و مجلس به صورت اجباری کوچ داده بشن به خوزستان و همون جا زندگی و کار کنن ببینیم نتیجه ای داره یا نه. گرچه احتمالا نتیجه اش اینه که کلا همه روزهای هفته رو برای همه موجودات شُش دار تعطیل اعلام کنن یا دعا کنن باد نیاد این بار! دیگه توانایی دوستان در همین حده ظاهرا.


۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۶ ، ۱۴:۵۸
سورمه

این شب های اهواز دارد مرا یاد بچگی هایم در تهران می اندازد. در دهه شصت خیلی شب ها برق می رفت. آنوقت ها تهرانپارس بودیم. در آپارتمانی که بچه زیاد داشت. همسن و سال بودیم و همبازی. برق که می رفت شمع ها روشن می شدند. شب های زیادی را زیر نور شمع به یاد دارم. همسایه ها می آمدند بیرون دم در می نشستند و حرف می زدند. من یادم نیست بزرگترها چطور به این برق رفتن ها نگاه می کردند ولی به نظرم یک رویداد طبیعی شده بود. حتی خوش می گذشت شاید، آن جلوی در نشستن ها و حرف زدن ها. این جمله آخر را که نوشتم یاد زلزله رودبار افتادم. من البته بعدها فهمیدم آن تکانی که ما در خانه خوردیم و همه از خانه هامان بیرون ریختیم همان زلزله رودبار بوده. آن موقع هم همه همسایه ها آمدند بیرون. ما فلکه سوم تهرانپارس بودیم. فلکه سوم مثل یک پارک بود ومی رفتیم می نشستیم آنجا.
غرض اینکه این برق رفتن های اهواز هم دارد کم کم عادی می شود انگار. امشب هم یک نم باران زد و برق بسیاری از مناطق اهواز رفت. ما هنوز برق داریم که البته خیلی امیدی ندارم همین طور روشن بمانیم! باز خوبیش این است که تلگرام هست. توی گروه ها پیام می فرستم «هرکی برق نداره پاشه بیاد اینجا» یکی از دوستان می نویسد «مرسی، ما دیگه عادت کردیم»
کاش عادت نکنیم. امیدوارم درست شود این اوضاع. در سال 95 مثل سال 65 زندگی کردن گریه آور است آنهم در جزیره ثبات و وقتی خبری از جنگ نیست.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۱۴
سورمه

امروز اهواز رگبار شدید شد. انتظار داشتیم دوباره برقا بره. ترانسای اهواز به خاک و باد و بارون حساسن! ولی خوب در کمال تعجب برق نرفت. البته محله ما اینطور بود، یکی دوتا از محله ها برقشون رفته بود.
با میم نشستیم جلو تلویزیون که با تعجب می گه: برقا نرفت! نکنه مردیم؟ مطمئنی زنده ایم؟

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۰۲:۴۵
سورمه



ساعت چهار و نیم صبح برق رفت. برق که می رود آب هم می رود و گاهی تلفن (مثل امروز) و تقریبا ساعت دو بعد از ظهر بود که برق آمد. جدود ده روز پیش هم این اتفاق افتاده بود و در بعضی مناطق اهواز تا 8 شب همچنان ادامه داشت. علتش خاک نشسته روی ترانس های برق عنوان شد که به دلیل باران و مه به گل تبدیل شده و در ترانس ها مشکل ایجاد کرده است.
من اما نمی توانم اینها را بپذیرم. این چندسال اخیر طوری با مشکل ریزگردها برخورد می شود که انگار مساله جدیدی است. البته در ایران تا وقتی موضوعی به پایتخت کشیده نشود جدی گرفته نمی شود. پدیده خاک هم وقتی دیده شد که پایش به تهران باز شد و گرنه من به عنوان دانشجویی که از سال 81 در اهواز سکونت داشته می توانم ادعا کنم که به چشم خاک را در همان سال ها هم دیده ام. بله خیلی کم رخ می داد اما رخ می داد و اگر برایش از همان زمان برنامه ریزی صورت می گرفت امروز به فاجعه تبدیل نمی شد.
 اما ترانس های برق، کسی نیست که در اهواز زندگی کرده باشد و به یاد نداشته باشد انفجار ترانس ها در زمان های باران های سیل آسای اهواز یا در گرمای شدید را. چیزی که نمی فهمم این است که من به عنوان یک غیر اهوازی که چندین سال در اهواز زندگی کرده و می کند این را فهمیده ام که برق اهواز مشکلی دارد. از 15 سال پیش اینطور بوده و آدم فکر می کند لابد 15 سال برای ارتقا، تعمیر یا بهینه سازی زیرساخت های برق یک شهر کافی باشد. این ها موضوعاتی نیستند که به دولت خاصی مربوط باشند. درد این است که خوزستان استان فقیر یا دور افتاده ای هم نیست. نفت ایران را تامین می کند و یکی از پر تردد ترین فرودگاه های کشور را دارد و مسئولین بارها و بارها به این استان آمده اند. حداقل می توانند مسئولین چنین استانی را از مدیران قدرتمندتر و با تدبیرتر انتخاب کنند. خوزستان همان استانی است که ما برای نجاتش از دست دشمن شهدای زیادی دادیم. آنها که جان دادند تا خاکمان را پس بگیرند از ما انتظار بیشتری برای آباد کردن این خاک دارند. کم کم به سالگرد 30 سالگی اتمام جنگ نزدیک می شویم. 30 سال زمان زیادی است، خیلی زیاد، انهم برای کشوری که فقیر نیست. آنهم برای استانی که شاید وجود نفت زیبایی های دیگرش را برای اغلب ما پنهان کرده ولی دارای طبیعت زیبا، تالاب های مهم، تنوع زیستی بسیار، خاک حاصلخیز و میراث فرهنگی با اهمیت است و البته مردم فوق العاده مهربانی هم دارد. با همه اینها به دلیل سو مدیریت ها و بی تفاوتی ها باید در شرایطی شبه جنگی به سر ببرد، بدون آب و برق و تلفن، در حالی که همه جا پوشیده از خاک است و مردم همه ماسک به صورت دارند. در سال 95 اهواز همچنان جنگ زده است.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۴۵
سورمه

دانشگاه شهید چمران اهواز به سلامتی و میمنت دخترخانوم ها رو تو رشته های مهندسی راه نمی ده. بقیه ی رشته ها هم تک جنسیتی هستن، مثلن بنا به سلیقه ی این دانشگاه نسبتن محترم روان شناسی بیشتر به خانوما میاد و حقوق به آقایون، همین طور علوم سیاسی بیشتر به خانوما میاد، حسابداری به آقایون، دیگه جونم براتون بگه که زمین شناسی بیشتر به آقایون میاد، شیمی محض به خانوما و ... برای فیض بردن از سلیقه ی دانشگاه محترم شهید چمران اهواز می تونید برید لینک زیر رو مشاهده کنید.

خدایا ملت ما را از این همه فرهیختگی مفرط و روز افزون مصون بدار! الهی آمین!
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۱ ، ۲۳:۲۰
سورمه