سورمه

سورمه
سورمه نام شخصیت زنِ کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی است که من اینجا آن را قرض می گیرم.
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

ظاهربینی در علم

سه شنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۱۴ ق.ظ

دیروز به سالن کنفرانس تئاتر شهر رفتم تا سری به سمینار هفدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی بزنم. حقیقتش غیر از موضوع عروسک ها که برایم جذاب است شاید دلیل اصلی رفتنم کنجکاویم درباره پروفسور مجیدزاده بود. 
پروفسور مجیدزاده را در ایران خیلی ها نمی شناسند ولی شخصیت بسیار مهمی است. کسی که عملیات حفاری کنار صندل جیرفت را انجام داد و در این حفاری ها به این نتیجه رسید که اولین شهرهای بشری نه در بین النهرین که در جیرفت سر برآورده اند. جالب است که گویا خارجی ها بهتر از ما با این نظریه آشنایند.
اما سمینار، فکر می کردم با یک سالن بزرگ پر از جمعیت روبرو خواهم شد، به خصوص که برنامه قرار بود 4 شروع شود و من 5 می رسیدم. اما در طبقه سوم تئاتر شهر با سالن کنفرانس کوچکی مواجه شدم که کامل هم پر نشده بود. توانستم صندلی خالی پیدا کنم و بنشینم، خوشحال از اینکه هنوز پروفسور مجیدزاده سخنرانی نکرده است. در کمال ناباوری امیر سهرابی که خود هم یکی از سخنرانان سمیار بود اعلام کرد که پروفسور مجید زاده به دلیل بیماری نتوانسته اند از پاریس بیایند و مطلب ایشان توسط شخص دیگری قرائت می شود که ایشان هم حفاری های زیادی انجام داده اند و دوست نزدیک یوسف مجیدزاده اند.
وسط صحبت های آقایی که متاسفانه اسمشان یادم نیست چندبار به دلیل دیر شروع کردن مجلس سخن ایشان را قطع کردند تا کمبود وقت را  تذکر بدهند که باعث شد دو نفر از سخنرانان هرکدام 5 دقیقه از وقتشان را به ایشان ببخشند.
همه اینها جلوی دیدگان مهمان های خارجی و از جانب کسانی اتفاق می افتاد که قشر فرهیخته و پژوهشگر ایران محسوب می شوند.
در قسمت دیگری از برنامه باز اعلام شد که سید منصور سیدسجادی هم نتوانسته خودش را به ایران برساند، به دلیل مشکلات کاری و مطلب ایشان را هم آقای سرحدی بیان خواهند کرد. آقای سرحدی گفت تازه ساعت 12 بهشان اطلاع داده اند که باید چنین سخنرانی انجام دهند و از کاستی احتمالی پوزش خواستند.
اتفاق جالب دیگر این بود که وقتی برای پاسخگویی به سوالات زمان داده می شد دوستان به جای پرسیدن سوالاتشان نظرات شخصی و یا مخالفتشان را با نظر سخنران اعلام می کردند که فکر نمی کنم هیچ کجای دنیا به این شکل اتفاق بیفتد!
هنگام سخنرانی امیر سهرابی که راجع به پیدایش حرکت در پیکره های جیرفت در سه هزار سال قبل از میلاد بود بعد از اتمام سخنان او، یکی از افراد مجلس برخاست و ایراد گرفت که چرا از کلمه عروسک در این سخنرانی استفاده شده است. گفت پایین آوردن این پیکره ها در حد اسباب بازی بچه ها کار درستی نیست و این پیکرک ها همگی کارکرد مذهبی داشته اند و اسباب بازی نبوده اند. این بحث چنان بالا گرفت که یکی از مهمانان خارجی اعتراض کرد و گفت چرا هیچکدام از دوستان توجه نمی کنند که چه امر شگفت انگیزی معرفی شده است و آن تاریخ پیدایش حرکت در 3000 سال پیش از میلاد است. وقتی این اعتراض مطرح شد به این فکر می کردم که ما چقدر درگیر اسامی و کلیشه هاییم و به اصل ماجرا توجهی نداریم. مهم برایمان فرق واژه ی پیکرک و عروسک است و ناراحت از آنیم که ارزش های ذهنیمان لحظه ای خدشه دار نشوند، حتا اگر کاملن علمی نباشند. فکر می کردم با این ذهن ارزش گذاری کننده، قضاوت کننده، کلیشه ای و بسته چطور ممکن است تحقیقات ما روشنایی بخش یا آگاهی دهنده باشند؟ آیا نباید به بسیاری از پژوهش هایمان با نگاه تردید بنگریم؟

مرتبط:

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">