در پی کامنت خوب قبلی، بنظرم میشه بهش اطمینان داد که اگه بخواد میتونه بهمون اعتماد کنه واسه از جزئیات حرف زدن
و بهتره خودش رازشو بگه، اینجوریه که سبک میشه
احتمالا جواب این سوال برای هرکس فرق می کنه. بعضیا می خوان بدونن و بعضیا آرامش رو ترجیح میدن. باید دید دوست شما جز کدوم دسته است.
من فکر میکنم دوستی که اینقدر ادم رو صمیمی دونسته که در مورد دوره ای از سختی که توی زندگیش بوده آدم رو محرم رازش میدونه حقش هست که بدونه که تو جزییات بیشتری از اون راز رو میدونی. اینکه بعدش تصمیم بگیره بیشتر یا کمتر یا اصلا در مورد موضوع حرف بزنه دیگه تصمیم خودشه ولی از نظر من اخلاقیتر اینه که بدونه که طرف مقابل تا چه حد از ماجرا مطلع هست.
"اخلاقی تره" ولی "ممکنه ناراحت کننده تر باشه". با برداشت از حرف خودت انتخاب بین یک حقیقت در مقابل یک احتمال هست. و اینکه دوستی یک تعامل اخلاق مدارانه و مبتنی بر صداقت و اعتماد هست مطمینا بعد احساسی هم در رابطه دوستی قوی باید باشه ولی شخصا فکر میکنم بعد اخلاقی اش ارجح تر هست: الزاما هرکس رو که ما بهش حس خوبی داریم دوست خوبی نیست.
احتمال اول اینکه ممکنه معذب بشه دوم اینکه تازه میخواد بدونه شما از چه کسی راز رو فهمیدید و اون طرف چرا راز رو برملا کرده به نظر من صبر کنید تا خودش به موقع بهتون بگه
من اگه بودم بهش نمی گفتم! خودم هم جای اون باشم دوست ندارم که بدونم!
اگه از اون دونستن سوء استفاده نکرده باشی، نه!
چنین اتفاقی افتاده. کسی بوده که بعد از اینکه فهمیدم رازم رو میدونسته خیلی خوشحال بابت تمام برخوردها و رفتارهایی که با وجود دونستنش داشته و اصلا به روم نیاورده. یکی بوده به روم آورده و ناراحتم کرده. ویکی که نه تنها به من نگفته که کاری کرده بعد از دونستنش ناراحت شده باشم.
البته نمیشه سلیقه همه رو یکی در نظر گرفت. من نظر خودم رو گفتم
منم خیلی اتفاقی متوجه شدم که یکی از همکارهام درگیر کارهای طلاق و جدا شدنه و خوب توی محیط کاری به هیچکس حتی نکفته بود که ازدواج کرده حتی! منم اتفاقی متوجه شدم و الان همین حس بهم دست میده بعضی وقت ها!! مخصوصا وقتی به قول تو یه اشاره هایی به دوران سختی از زندگیش می کنه!
سلام و درود سرمه خانوم عزیز
بانوی عزیز خودتون هم اذعان دارید ، اخلاقی تر هست ک بهش بگید
پس چرا انجامش نمیدید ؟
البته ک ب اندازه ی این دوستی بستگی داره و از دوحال خارچ نیست ـ یا بعد از گفتن ازتون فاصله میگیره و یا دوستیتون مستحکمتر میشه
ولی حداقلش اینه ک شما صادقانه در این رابطه ی دوستی قدم برداشتید و مورد توبیخ وجدانتون قرار نمگیرید
امیدوارم عملی اخلاقی رو ک خودتون هم بهش مقید هستید انجام بدید و ایندوستی پایدار بمونه
شاد ئ سلامت باشید
سلام
معمولا توی این موارد من شرایط رو برای فرد مقابل راحت میکنم چون ترجیح میدم هر دو در یه سطح از آگاهی ذهنی باشیم(چون خودم هم از ادامه دار شدن این دولایه بودن معذب میشم)
یعنی جایی از صحبت که اجازه بده مثالی که ربطی به زندگی اون نداره ولی دیدگاه منو نسبت به اون موضوع نشون بده میزنم و در موردش صحبت میکنم
یا جاهایی کنار همراهی با صحبت هاش بهش اطمینان خاطر از درک شرایطش و اینکه میتونم تصور کنم چقدر مشکلات متنوعن میدم واینکه قضاوتی در مورد شرایط آدمها و تصمیماتشون ندارم
این موارد معمولا باعث میشه خود فرد درباره موضوع صحبت بکنه
اگر به هیچ عنوان و هیچوقت نزدیک اون موضوع نشد متوجه میشم اصلا نمیخواد من اطلاعی داشته باشم و دیگه تلاشی نمیکنم و ترجیح میدم رابطه جوری پیش بره که هرگز فهمه من میدونستم
دونستن بعضی از رازها برای شخص اول که صاحب رازه، باعث برداشته شدن یه باری از روی دوشش میشه. اما خب بدلایلی هم ممکنه صاحب راز نخواد قسمتی از راز رو کسی بدونه یا دقیقا دلش نمیخواد یه شخص خاصی بدونه.
بنظرم برای این مورد و همون توهم ارامشش که گفتی، باید احترام قائل شد.