سورمه

سورمه
سورمه نام شخصیت زنِ کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی است که من اینجا آن را قرض می گیرم.
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احساسات» ثبت شده است

اگر بچه ای بگوید فلان احساس را دارد و در جوابش گفته شود که اینجور احساس کردن «بد» است، یا اگر پدر مادری به کودک خود بگویند «بچه ای مثل تو چه دلیلی دارد غمگین باشد؟» طفل ممکن است تصمیم بگیرد که از آن پس دیگر احساس هایش را بروز ندهد و به اصطلاح «همه چیز را در خودش نگهدارد». اگر احساس های ابراز نشده کودکان را نفی یا مخدوش کنیم، آنها ممکن است از اعتماد کردن به احساس ها و تصوراتشان بترسند و کم کم عادت کنند که احساس های خود را پس بزنند. و بعدها ممکن است انسان هایی «بدون احساسات» شوند. زنی که خود را «بدون احساسات» توصیف می کرد، می گفت: «به دوران بچگی ام که فکر می کنم هیچی یادم نمی آید». دوران کودکی سرشار از احساس ها بوده است. اگر او قرار بود احساس هایی نداشته باشد بنابراین همه دوران کودکی وی هم همراه با احساسهایی که قرار بود داشته باشد دفن شده بود. اما او اعتراف می کرد که احساس خالی بودن می کند.

از کتاب ماندن در وضعیت آخر، امی ب.هریس، تامس ای. هریس، ترجمه اسماعیل فصیح، نشر نو

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۲۷
سورمه

چند روز پیش وقتی با همکار از سرویس پیاده شدیم هوا عجیب بوی پاییز می داد. باد خوشبویی می آمد و حال آدم را خوب می کرد. به همکار گفتم: عاشق این ماهم که هوا کم کم بوی پاییز می گیره. همکار با خنده شیطنت آمیزی گفت: یاد مدرسه نمی افتی؟

گفتم: نه! یاد این می افتم که داره اول مهر می شه و من نمی رم مدرسه و این خیلی خوشحالم می کنه!


محصل که بودم فصل مورد علاقه ام بهار بود. نمی دانم به خاطر مدرسه بود یا چی ولی پاییز دلگیرم می کرد. به خصوص با آن آهنگ های تکراری که اول مهر مدام از تلویزون پخش می شد. متنفر بودم از آن آهنگ ها. گذشت و گذشت تا دانشگاه قبول شدم،  در شهری که پاییز نداشت، چنار نداشت، برگریزان نداشت. آن موقع بود که پاییز را فهمیدم. وقت پاییز، حتمن باید می آمدم تهران و می رفتم ولیعصر و برگریزان را می دیدم و چنارهای زیبا را.


هر چه سنم بالاتر رفته بیشتر عاشق پاییز شده ام و عاشق ماه تولدم شهریور که بوی پاییز می دهد. بر عکس آنها که می خواهند به بچگی برگردند من همین بزرگسالی را بیشتر دوست دارم چون بیشتر می فهمی و بیشتر حس می کنی. زیبایی را می فهمی و قدرش را می دانی. معنی بوی پاییز، برگریزان، رنگ ها، خش خش برگ ها،معنی خوبی آدم ها، مهربانی ها و ... در کودکی نمی دانی زیبایی ها را باید دو دستی چسبید و قدرشان را دانست و بعضی آدم ها هرگز تکرار نمی شوند و باید محکم بغلشان کرد و هرگز رهایشان نکرد.در کودکی اینها خیلی معنایی ندارند و چیزی آدم را منقلب نمی کند.  گرچه ایرادش این است که زشتی ها را هم بیشتر می فهمی و بیشتر حس می کنی. اما نمی دانم، اما شاید بیرزد.


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۲۸
سورمه

«احساس تنهایی» احتمالن یکی از خطرناکترین احساسات آدمی است که می تواند منجر به گرفتن احمقانه ترین تصمیمات زندگی  شود.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۳۰
سورمه